بررسی واژه های «نگاشتن - نوشتن»
«نامه نگار» , «نامه نویس»
«روزنامه نگار» , «روزنامه نویس»
گهگاه درزبان پارسی، برخی از
واژه ها معنای راستین خود را از دست می دهند و در جای نادرست بکار برده می شوند.
یکی از این نابجا بکارگیری ها،
واژه ی «نگاشتن» است که بسیاری از ما بجای «نوشتن» بکار می بریم . باید دانست که «نگاشتن» و «نگاریدن» به معنای «نقاشی کردن» است.
هنگامی که می گویند «چهره نگار» یعنی کسی که از روی چهره ی کسان «نقاشی» می کند. یا آنجا که می گویند و می نویسند «زرنگار» یعنی کسی که بر روی «زر» نقاشی و کنده کاری می کند . در جایی که «نوشتن» معنای دیگری داردکه همگان آن را می دانیم.
بر این پایه ساخت های «تاریخ نگار . خبرنگار و نامه نگار» نا زیبا و شاید نادرست است و باید «تاریخ نویس، خبرنویس و نامه نویس» گفت و نوشت.
ولی در زمینه ی «روزنامه نویس» و «روزنامه نگار» این گونه نیست و هر دو ساخت، درست است یعنی هم می توان روزنامه نویس گفت و هم روزنامه نگار .
چون هنگامی که روزنامه ای چاپ می شود و به دست شما می رسد، آنچه راکه به نام «رسانه» یا «روزنامه» در دست گرفته اید، دستاورد ده ها تن هنرمند ، نگارگر. نویسنده و کارشناس است و تنها هنر «نویسندگی» در آن بکار نرفته است و ریزه کاری های فراوانی مانند «نگاره» (عکس) ستون بندی، سرنویس سازی (تیتربندی) رویه آرایی (میرانپاژ) و مانند اینها در یک «روزنامه» یا «هفته نامه» یا «ماهنامه» بکار گرفته شده است و می بینیم که هر یک از آنچه که گفته شد خود هنری بشمارمی رود در زمینه ی «نگارگری».
بر این پایه کسی راکه روزنامه ای را سرپوستی می کند می توان«روزنامه نگار»گفت حتا اگر چیزی در آن نوشته یا (ننوشته) باشد ولی به کسانی که تنها در روزنامه جستارهایی را می نویسند تنها می توان «روزنامه نویس» گفت .
برگرفته از کتاب : در ژرفای
واژه ها اثر دکتر ناصر انقطاع