شما میتوانید پس از نام نویسی از تمام امکانات انجمن ها استفاده کنید . توجه داشته باشید که , واژه های ممنوع و یا بی معنی ( شماره
و یا واژه تصادفی ) را بکار نبرید . برای نام نویسی در تالار میدوری و یا ورود کلیک کنید .
بررسی واژه هایی مانند «دوماً، ناچاراً، تلفناً و ... »
بررسی واژه هایی مانند «دوماً، ناچاراً، تلفناً و ... »
یکی دیگر از ناهنجاری هایی که گهگاه درگفتار و نوشتار روزانه برخی از ما پارسی گویان دیده و شنیده می شود ، «نون گذاری» به شیوه ی تازیان (تنوین) است ، در گفتن ونوشتن واژه های پارسی ، به هنگامی که می خواهند از«نام وزاب» (اسم و صفت) «قید» بسازند .
چون باران می بارید «ناچاراً» بارانی به تن کردم!
آنچه راکه روی داده بود، «گزارشاً» برای سرپرست سازمان نوشتم !
آنها «جاناً» و «مالاً» برای تو می کوشند !
فرامرز «گاهاً» به خانه ی ما می آ ید!
از این خنده آورتر و نادرست تر، «نون گذاری» (تنوین) است برای واژه های لاتین
مانند: «تلگراف» و «تلفن مانند : !»
بیماری پرویز را «تلگرافاً» به آگاهی مادرش رسانیدم !
با بهمن «تلفناً» سخن گفتم و اورا به میهمانی فراخواندم !
برای روشن تر شدن نادرستی این کار، سخن را بازتر می کنم وکمی درباره ی «قید» می نویسم.
در ساخت دستوری هر زبانی - واز آ ن میان زبانپارسی - «قید» ها کار بزرگی را انجام می دهند. «قید» واژه ای را گویندکه روش و شیوه کارِ کننده ی کار (فاعل) یا معنای «کارواژه و زاب» (فعل و صفت) را روشن تر و بهتر نشان می دهد.
جز ، چنین ، خوب ، همیشه ، پیاپی ، ناگاه و...
گاه نیز دیده شده است که با افزودن پیشوندی به آغاز یا پسوندی بدنبال یک واژه، آن واژه را به گونه ی «قید» درمی آورند،
خردمند (خردمندانه) ، مرد (مردانه) ، روشن بین (روشن بینانه) ، بناچار (از روی ناچاری) و ...
بر این پایه همان گونه که آمد، «قید»ها ، کاردرخور نگرشی دررسایی وروایی زبان ها دارند.
برای نمونه ، به نوشته ی زیر بنگرید:
سیاوش «پیوسته» می کوشید و «هرگز» بیکار نمی نشست. او ازکارکردن «به هیچ روی» خسته نمی شد و هرکارکه می کرد «خردمندانه» و «روشن بینانه» بود.
در نوشته ی بالا ، واژه های «پیوسته . هرگز . به هیچ روی . خردمندانه وروشن بینانه» قید هستند و هرگاه در ساخت این نوشته موشکافی کنیم ، می بینیم که درست است که اگر برخی از «قید»ها را ازدرون آن برداریم، باز هم معنای آن دست نمی خورد امّا بودن آنها ، نوشته راروشن تر ورساتر می کند.
گاه نیز می شودکه در یک نوشته ، چند «قید» درکنار یکدیگر می آ یند: مانند «بهرام امروز اینجا خوب و تند،کارکرد.»
که واژه های: امروز ، اینجا ، خوب و تند ، هه «قید» هستند .
بُگذریم . جُستار «قید» دردستور زبان بسیار گسترده است ودر این بخش نمی گنجد.
تنها می گوییم که «قید» گونه های فراوان دارد . از آ ن میان واژه های«جز، کدام، مگر، چند، چسان،ناچار، بی گمان، پیاپی، دمادم، نخست، ناگاه، بالا، پایین، امروز، دیروز، فراز، فرود، هیچ، همه، هرگز، خندان، گریان، شادان، خوب، پیاده، چنین، همیشه و... و..» را می توان نام برد.
همچنین دانستیم که در زبانپارسی می توان با افزودن یک پیشوند «ب» به آغاز و یا پسوندهایی چون «آنه، ی، ه» به پایان برخی از نام ها . آنها را نیز به گونه «قید»درآورد .
چون باران می آمد «بناچار» بارانی به تن کردم .
«بزودی» نمایش بر باد رفته را ، «دوباره» خواهم دید.
آنها «جانانه» برای تو می کوشند . ( یا آ نها «بجان» برای تو می کوشند).
خسرو «مردانه» با دشواری ها روبرو می شود (یا خسرو «بمردی» با دشواری ها روبرو میشود )
آنچه راکه روی داد «گزارشانه» به سرپرست سازمان آگاهی دادم.
فرامرز «گهگاه» به خانه ی ما می آ ید.
******
همین روش را می توان برای واژه های لاتین نیز در زبانپارسی بکار گرفت .
بیماری پرویزرا «تلگرافی» به آگاهی مادرش رسانیدم .
با بهمن «تلفنی» سخن گفتم و اورا به میهمانی فراخواندم .
و حتا می توان -و می باید- وا ژه های تازی را نیز به روش پارسی به گونه ی «قید» درآورد و هرگاه براستی ناچار ازبکار بردن واژه های تازی شدیم .
بحای اینکه بنویسیم یا بگوییم :
تهمورس «شدیداً» به زمین خورد
رستم بهمن را تنها «اسماً» می شناسد
گلبانو «عَلناً» به خواهرش ناسزا گفت
می باید بگوییم و بنویسیم :
تهمورس «بشدت» به زمین خورد
رستم بهمن را تنها «بِاِسم» می شناسد
گلبانو «علنی» به خواهرش ناسزا گفت
و چه نیکوتر آنکه بجای واژه های «شدیداً» «دعلناً» «اسماً» واژه های پارسی «به سختی و به روشنی و به نام» را بکار ببریم و
تهمورس «به سختی» زمین خورد .
رستم بهمن را تنها «به نام» می شناسد .
منیژه «به روشنی» به خواهرش ناسزاگفت .
******
اکنون که سخن از«نون گذاری» (تنوین) شد ، شایسته می دانم به یک ناهنجاری دیگر در این زمینه بپردازم و آن، روش «نون گذاری» برای «قیدهای ترتیبی» شماره های پارس است ، به روش تازیان !! . . .
خوانندگان، بارها وبارها در برخی از نوشته ها وگفته ها، به ساختمان نادرست : دوماً . سوماً . چهارماً و... برخورده اند و روشن است که شماره های «دو . سه . چهان . پنج و ...»> همه پارسی هستند و اگر واژه «اوّل» را به گونه ی تازی «نون گذاری» می کنند و «اولاً» می گویند ، دیگر نباید شماره های پارسی را نیز چنین کنند و نیکو آن است که
نخستین... دومّی... سومّی... چهارمی ...
یا بنویسیم و بگوییم:
یکم ... دوّم ... سوّم ... چهارم و ...
با نگرش به آنچه که آمد ، ساخت های : «ناچاراً» «گزارشاً» «گاهاً» «خانوادتاً»«جاناً» «تلگرافاً» «تلفناً» «دوماً» «سوماً» «چهارماً» و... و مانند اینها یکسره نادرست و نابجا است .
برگرفته از کتاب : در ژرفای واژه ها اثر دکتر ناصر انقطاع
امضای میدوری :
( آخرین ویرایش در این ارسال: 25 - December - 2013 32 : 12 PM، توسط : میدوری .::. دلیل ویرایش: )
محل حضور کاربر در تالار : میدوری در تالار ميدوری حضور ندارد .
ديدگاه کاربران برای مطلب : (روی آیکون مورد نظر کلیک کنید تا دیدگاه شما ثبت شود . در صورت انصراف تا دوبار می توانید دیدگاه خود را ثبت کنید . برای پاک کردن دیدگاه روی همان آیکون یک بار کلیک کنید تا دیدگاه شما پاک شود .)