gol
gol

hardy

د‌ل های ما که به هم نزدیک باشن

دیگر چه فرقی می کند

که کجای این جهان باشیم

دور باش اما نزدیک

من از نزدیک بودن‌های دور می‌ترسم
«احمد شاملو»

×

توجه : دو ارسال نخستِ کاربرانِ جدید در تالار میدوری را پیش از نمایش دادن , مدیر تالار باید تایید کند .

Latest Threads  آخرین ارسال ها :
نمایش آخرین ارسال این موضوع
 
امتیاز موضوع:
  • 3 رأی - میانگین امیتازات : 1
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5
  
1 کاربر حاضر در تاپیک: (0 عضو, و 1 مهمان). 1 مهمان
نویسنده:میدوری
آخرین ارسال:میدوری
پاسخ: 1
بازدید: 6868
subscription
quickreply advancequickreply report



( گوناگون ) ریشه و معنای واژه ی «کورش» (بخش نخست)
تغییر اندازه ی متن : zoomin zoomout default
Butterfly
نویسنده : admin میدوری
admin میدوری profile  
آفلاین
مدیر کل تالار
مدالهای میدوری1000500
1001011720
168241051
دسترسی به میدوری
مشاهده وب سایت کاربر یافتن تمامی ارسال های این کاربر
اطلاعات میدوری


تاریخ عضویت:
05 November 2011

ارسال ها: 1,800
شماره کاربری: 1
میزان اعتبار:

محل سکونت: تهران
ماه تولد:
جنسيت:
آخرین دیدار :
تماس با میدوری
حالت میدوری
صفحه های میدوری
گوگل پلاس فیس بوک توییتر یوتیوب کلوب
اینستاگرام تلگرام
سپاس های میدوری
سپاس کرده 61 بار
سپاس شده 361 بار
ارسال: #1
Book ریشه و معنای واژه ی «کورش» (بخش نخست)

rightarrow
ریشه و معنای واژه ی «کورش» (بخش نخست)
بخش نخست
بخش دوم
بخش سوم
بخش چهارم
بخش پنجم


آیا «ذوالقرنین» پیشنام کورش بوده است؟!
یا پیشنام اسکندر یا پیشنام موسا؟!


در هیچ یک از فرهنگنامه ها ، معنای واژه ی ‌«کوروش» را بدرستی ننوشته اند . در واژه نامه ی استاد دهخدا و فرهنگ استاد محمد معین و یکی - دو فرهنگنامه دیگر، تنها نوشته اند: واژه ی «کوروش» در پارسی باستان «کورو‌» ، در صیغه مفرد مذکر ، حالت فاعلی ، «کوروش» و در صیغه مفرد مذکر حالت اضافی (مضاف الیه) «کوراوش» است .
می بینم که هیچ اشاره ای به معنای راستین این واژه نشده است . در واژه نامه های بیگانه مانند «اشتین گا‌س» نیز در برابر نام «کورش‌» بی آنکه به معنای واژه بپردازند تنها نوشته شده است : The King Of Persia پادشاه ایران .
از اینرو ، من نویسنده ، با آگاهی ای که از تیره ی مادر وی (ماندانا) داشتم و می دانستم که از تیره ی «ماد» بوده ، با دوستان فرهیخته ی کُرد خود در این زمینه به کنکاش پرداختم و به آگاهی های ارزنده ای دست یافتم .
همان گونه که آمد ، این واژه ریشه ی کُردی دارد (مادی) و در زبان پارسی کهن «کورو» یا «کوراوش» گفته می شد و این نام در سنگ نبشته های ‌«عیلامی» و (کو - راش) و در کَنده سنگه های بابلی «کورا - آ ش» و سرانجام در زبان یونانی «کورُس» گفته و نوشته شده است .
ریخت لاتین واژه ی «کورش» Cyrus است که در انگلیسی «سایرس» و در فرانسه «سیروس» گفته می شود و در زبان «عبری» به آن «کورِش» می گویند . ابوریحان بیرونی ، در «آ ثارالباقیه» و ابن عبری در «مختصرالدول» این واژه را «کورش‌» نوشته اند و حسین فرزند علی مسعودی در «مروج الذهب‌» «کورِس» آورده است .
تبری در «تاریخ الرُسُل و الملوک» و «ابن اثیر» آن را «کِیرش» و «حمزه ی سپاهانی» در نوشته ی خود به نام «ملوک الارض و انبیاء» از این واژه به گونه ‌«کورُش» یاد کرده است .
شگفتا با اینکه همه ی این نویسندگان خواستشان از این واژه ، کورش بزرگ بوده و به شیوه ی گفتاری و نوشتاری آن پرداخته ، هیچ یک به ریشه ی این واژه نپرداخته و به ژرفای آن نرفته اند تا معنای آن را دریابند .

ریشه یابی واژه ی «کورُش»

با بررسی ای که در زمینه ریشه و معنای واژه ی یاد شده انجام شد، روشن شدکه واژه ی کورش دارای دو بخش است .
یکی «کُرا» یا «کورا‌» یا (کُورَ) که در گویش مادی (کُردی کنونی) به معنای «پسر‌» آمده است . بخش دیگر واژه یا پسوند «اُشا‌» (یا اَشا) است به معنای «راستی‌» نظم و دقت .
بیشترینه پژوهندگان بر این باورند که بخش دوم نام «کورش‌» (اُشا، یا، اَشا) از ریشه ی «اَشو‌» (پیشنام زرتشت) آمده است ، به معنای «بهشتی» که واژه ی «اَشم» نیز از همین ریشه است و این گروه برآنندکه «کورش» یعنی «پسر بهشتی‌» یا ‌«پسر راستین‌» و دسته ای دیگر ‌«اَشا‌» را به معنای نظم و ترتیب دانسته و برآنندکه ‌«کورش» یعنی ‌«پسر منظم‌» ، ‌«پسر دقیق‌» ولی یکی دو تن دیگراز پژوهندگان ، با اینکه در معنای بخش نخست واژه (کورا) با دیگران هم باور هستند ، می گویند ، ‌«اُوش‌» یا «اوشا‌» یعنی ‌«سبزه رو و گندمگون‌» . بر این پایه ، ‌«کورش‌» یعنی «پسر سبزه رو و گندمگون .
با نگرش به آنچه که آمد، می توان گفت که معنای راستین واژه ی «کورش» ‌«پسر راستین‌» یا «پسر بهشتی» یا (پسر منظم) و یا «پسرگندمگون‌» است . (پسردرستکار و منظم ، پسر بهشتی ، پسر سبزه رو) .

«ذوالقرنین» پیشنام اسکندر است یا پیشنام کورش و یا پیشنام موسا؟

اکنون که به ژرفای معنای واژه ی ‌«کورش‌» رفتیم ، شایسته است به این نکته نیز بپردازیم که آیا ‌«ذوالقرنین‌» نیز از پیشنام های کورش است یا نه؟
سال ها است که پژوهشگران ، در این باره که ‌«ذوالقرنین‌» کیست ، با یکدیگر به گفتگو و جستار پرداخته اند .
دسته ای آن را پیشنام اسکندر می دانند و گروهی پیشنام کورش و شماری پیشنام موسای پیامبر . بر این پایه بهتر است اندکی در این باره به بررسی بپردازیم .
پژوهندگانی که می گویند ، خواست قرآن که در آن آمده است ،«ویسئلونک عَن «ذی القَرنین» قُل سائلو عَلَیکم مِنه ذکر‌أ» (سوره ی ١٨- کهف - آیه ٨٣) اسکندر بوده است یعنی دارنده ی از این ‌«قَرن» تا آن ‌«قرن‌» یا دارنده ی ‌«دو قرن‌» .
با نگرش به اینکه در زبان تازی هر افق را (چه خاور ، چه باختر و چه شمال یا جنوب) ‌«قَرن» می نامند ، پیروان این باور برآنند که چون اسکندر ، از افق ‌«باختر» تا افق‌ «خاور‌» رفت پس ‌«ذوالقرنین‌» (دارنده ی دو افق) نامیده شده است .
ولی برخی دیگر می گویند: معنای ‌«قرن‌» را باید از دیدگاه زمانی بررسی کرد که گروهی سی سال ، دسته ای ٢۵ سال و شماری ١٠ سال دانسته اند . در جایی که اسکندر تنها ٣١ تا ٣٣ سال زیست .


picture


بسیاری از نویسندگان کهن ایرانی و تازی ، در نوشته های خود ، این باور را پذیرفته و برهان های گوناگونی در استواری سخن خود آورده اند .
از آن میان , در واژه نامه ی استاد علی اکبر دهخدا (برگ 11560) چنین می خوانیم :
... غالباً اسکندرکبیر را به لقب‌ «ذی القرنین‌» یاد کرده اند و از او در سوره ی کهف (آیه ٨٢ به بعد) به همین لقب یاد شده که مطابق است با اسطوره ی سُریانی که در مائه ششم میلادی پیدا شده است و بر طبق آن اسکندر به خدا خطاب کرده ، می گوید: ‌«می دانم که تو بر سر من شاخ هایی روایانیده ای تا بتوانم ممالک جهان را مسخرکنم‌» (!)
‌«نولد‌» گوید که این اسطوره ی سریانی ، مأخذ اصلی روایت ذوالقرنین مذکور در قرآن است .
با نگرش به آنچه که درباره ی ‌«ذوالقرنین» برای اسکندر آمد ، (و نمونه ی اندکی از نوشته ی پیشینیان است ، همه بر باور و انگار ، پایه گذاری شده است)، نمی توان آن را پایه جستارهای ‌«ریشه ای و برگه ای بررسی ها‌» بشمار آورد . حتا دسته ای دیگر ، برآنند که موسای پیامبر دارای این پیشنام بوده است زیرا دو شاخ کوچک در سرش بوده است و در تندیس هایی که از موسا ساخته اند ، به خوبی این دو شاخ را نشان داده اند .
گروه دیگری از دانشوران بر آنندکه خواست «ذوالقرنین» در قرآن ، «کورش بزر‌گ» است .
از آن میان ، مولانا ابوالکلام آزاد ، از دانشمندان به نام سده ی کنونی در ماهنامه‌ «ثقافت الهند» جستاری تازه را باز کرد و این پیچیدگی دشوار تاریخی را از دیدگاه تازه زیر بررسی گذارد .

مولانا ابوالکلام آزاد می نویسد:

... در قرآ ن کریم ذکر پادشاهی باستانی موسوم به ‌«ذی القرنین‌» آمده است . این پادشاه که بود؟ درکجا ظهورکرد؟ و چرا به این لقب شگفت ملقب شده؟ آیا براستی پادشاهی که بدین لقب نامیده شده وجود داشته یا کلمه ای خرافی و یکی از اساطیر نخستین است؟ این مسائل و بسیاری از پرسش های دیگر پیرامون آن هست که در طی قرون و اعصار گذشته ، خاطر دانشمندان و محققان را به خود مشغول کرده است .
لیکن هیچ یک از ایشان با همه ی کوشش های طویل و صعب ، پاسخ قانع کننده ای به آن نداده اند .
ولی بخثی را که ما آغازکرده ایم می پنداریم این مشکل را بطور قطع حل کرده ، پرده از هویت ‌«ذی القرنین» برداشته و به همه ی پرسش های وابسته بدان پاسخ شافی داده است . ‌«ابوالکلام آزاد‌» سپس به سوره ی کهف و آیه های آن می پردازد و به این هوده می رسدکه «ذوالقرنین‌»، دارای این ویژگی ها بوده است .
١ - پیامبر می گوید از او درباره من پرسیدند . (می بینیم که پیامبر هیچ نشانه ای از او نداده است.)
٢ - خداوند به او ملک و ابزار فرمانروایی و پیروزی بخشیده است.
٣ - کارهای بزرگی در دوران پادشاهی انجام داد ، مانند: از سرزمین خود بسوی باختر تاخت . (نیک بنگرید بسوی باختر تاخت) . تا به مرز باختر رسیدکه گویی خورشید در چشمه ای فرو می رود (کرانه مدیترانه). همچنین بسوی خاور رفت تا به سرزمین رسید که آبادان نبود ، سرانجام به کوهی رسیدکه در آن تنگنای کوهی بوده است .
٤ - پادشاه در آن تنگنای کوه برای نگهداشت مردم ، دیواری بزرگه برپا کرد .
5 - این پادشاه به خدا و آن جهان باور داشت .
6 - پادشاهی دادگر بود و به مردم مهربانی می نمود .
7 - به هنگام پیروزی و چیرگی بر حریف ، کشتن و کینه توزی را پروانه نمی داد و به اینکار دست نمی زد.
8 - به دارایی و خواسته نیازمند نبود.

پایان بخش نخست
بخش دوم
بخش سوم
بخش چهارم
بخش پنجم


برگرفته از کتاب : در ژرفای واژه ها اثر دکتر ناصر انقطاع




امضای میدوری :
[تصویر: midori-sign-500.png]
( آخرین ویرایش در این ارسال: 14 - January - 2015 20 : 01 AM، توسط : میدوری .::.  دلیل ویرایش: )
محل حضور کاربر در تالار :  admin میدوری در تالار ميدوری حضور ندارد .
ديدگاه کاربران برای مطلب : help (روی آیکون مورد نظر کلیک کنید تا دیدگاه شما ثبت شود . در صورت انصراف تا دوبار می توانید دیدگاه خود را ثبت کنید . برای پاک کردن دیدگاه روی همان آیکون یک بار کلیک کنید تا دیدگاه شما پاک شود .)

برچسب ها :

14 - January - 2015 44 : 12 AM
نقل قول این ارسال در یک پاسخ


subscription
quickreply advancequickreply report

موضوع های مرتبط با این موضوع...
موضوع: نویسنده پاسخ: بازدید: آخرین ارسال
Heart selection آیین نوروزی و آلودگی واژه ها میدوری 1 8,811 18 - March - 2016 15 : 03 PM
آخرین ارسال: میدوری
Book selection ریشه و معنای واژه ی «کورش» (بخش پنجم) میدوری 0 8,853 14 - January - 2015 18 : 01 AM
آخرین ارسال: میدوری
Book selection ریشه و معنای واژه ی «کورش» (بخش چهارم) میدوری 0 8,139 14 - January - 2015 11 : 01 AM
آخرین ارسال: میدوری
Book selection ریشه و معنای واژه ی «کورش» (بخش سوم) میدوری 0 7,686 14 - January - 2015 03 : 01 AM
آخرین ارسال: میدوری
Book selection ریشه و معنای واژه ی «کورش» (بخش دوم) میدوری 0 7,849 14 - January - 2015 54 : 12 AM
آخرین ارسال: میدوری




1 کاربر حاضر در تاپیک: (0 عضو, و 1 مهمان). 1 مهمان