شما میتوانید پس از نام نویسی از تمام امکانات انجمن ها استفاده کنید . توجه داشته باشید که , واژه های ممنوع و یا بی معنی ( شماره
و یا واژه تصادفی ) را بکار نبرید . برای نام نویسی در تالار میدوری و یا ورود کلیک کنید .
پرسیده اند که آیا واژه های «کتاب» «دفتر» تازی است؟ اگر آری ، همتراز و همتای آنها در زبانپارسی چیست؟
«کتاب» واژه ای تازی است که از ریشه ی «کَتَبَ» گرفته شده و معنای «نوشته» را از آن می گیرند همان گونه که «نویسنده» را «کاتب» و نوشته را «مکتوب» گویند.
ولی واژه ی «دفتر» نه پارسی است و نه تازی که واژه ای است یونانی و از ریشه ی «دیپترا» یا «دیفترا» به معنای «پوست» گرفته شده است.
انگیزه ی این نامگذاری نیز آن است که چون درگذشته بر روی «پوست آهو» چیز می نوشتند و این نوشته ها را بر روی هم می نهادند و نگه می داشتند ، آن پوست های روی هم دسته شده را که به گونه ی کتاب در آمده بود «دیفترا» می گفتند و رفته رفته این ساخت ، به «دفتر» دگرگون شد.
بر این پایه ، جمع بستن واژه ی یونانی «دفتر» به شیوه ی تازیان و ساختن واژه ی «دفاتر» نادرست است و باید «دفترها» نوشت و یا یکسره آن را بکار نبرد.
شاید این پرسش پیش بیایدکه بجای واژه ی تازی «کتاب» و واژه ی یونانی «دفتر چه واژه یا واژه هایی در زبانپارسی بکار می رفته است؟
در پهلوی ساسانی به «کتاب» نُوی یا نُپی یا نِوی و یا نِبی و یا «نامک» می گفتندکه همه ی این ساخت ها از ریشه ی «نوشتن» می آمده که کار واژه ی «نوشتن» خود نیز داستانی دراز و شنیدنی دارد آنچه را که ما امروز «نوشتن» می گوییم ، در زبان پهلوی ساسانی «نی پیشتَن» یا «نِپِشتن» و یا «نی بیشتن» می گفتندکه این ساخت ها ، رفته رفته به «نیبیدن و نویسیدن و نبشتن و نوثشتن» دگرگون شد و این خود از ریشه ی «نی پاییس» آمده است که در زبان سنسکریت «نی پیشتایانی» و در زبان هندی کهن «پین چاتی پس» گفته می شد که به معنای «آراستن و زیور دادن» بوده است و این همگونی میان واژه ها ، نشانه ی دیگری است که زبانپارسی باستان از زبان «هندوایرانی» ریشه گرفته است.
و باز همان گونه که می دانید ، شاخه ی «هند و ایرانی» خود از زبان هندی جدا شده ، از راه ایران بسوی باختر و شمال باختری رفت و به کرانه های دریای سیاه و سپس در سراسر اروپا گسترده شده است و به همین انگیزه است که می بینیم در زبان آسلاوی کلیسایی نیز ، به «نوشتن» «پیساتی» و در گویش بلوچی «نی بیساژ» در گویش کُردی «نی ویسین» و در زبان آستی «نی فیستا» گفته می شود (می دانیم که گهگاه در برخی از واژه ها ، بند واژه ی «و» و «ب» جای خود را به یکدیگر می دهند و یا بند واژه ی «ف» بجای آنها می نشیند . مانند نی بیستا «نی فیستا» و «تی ویستا» و «نویشتا» و «نوشتا».)
در سنگ نبشته های هخامنشیان ، واژه ی «نبشتن» یا «نپشتن»، در چندین جا بکار رفته است.
به هر روی ، آنچه که در سرزمین پهناور ایران از آغاز تاکنون بکار می رفته «نی پاییس» ، «نی پیشتن» ، «نی بیشتن» «نپشتن» «نبشتن» و «نوشتن» بوده و پیشوند «نی» در همه ی آنها دیده می شود.
بر این پایه ، واژه های یاد شده از دو بخش «نی» و «پاییس» ساخته شده است . پیشوند «نی» در زبانپارسی باستان معنای «فرود و پایین» را می داد و این پیشوند در پارسی امروزی به «نِ» دگرگون شده و در واژه های «نهادن ، نشستن ، نیاییدن ، نهفتن ، نهال» و بسیاری از دیگر کار واژه ها می بینیم که معنای «فرود» و «پایین» از آن گرفته می شود ، چون همه ی آنها در آغاز «نی هادن . نی شستن . نی آییدن . نی هفتن . نی هال و ... و ...» بوده اند.
بخش دوم واژه نیز «پاییس» است که معنای «نگاشتن . نگاریدن و آراستن» را می دهد و در زبانپارسی میانی نیز به گونه ی «پیشتاک» معنای «نگاره و آذین بسته و آراسته» را می داده و در زبانپارسی امروز (دری) نیز «پیس» و «پیسه» معنای دو رنگ و نقش و لکه دار را می دهد.
باری ، از ریشه ی «پاییس» و «پیستا» ، شاخه های: پیشتاک . نی پیشتاک . نی پیشتن . نپشتن . نبشتن و نوشتن» پدید می آید و معنای درست واژه ، «فرونگاشتن» و «فرو آراستن» است.
واژه ی «پاییز» نیز از ریشه ی «پاییس» گرفته شده زیرا در این بخش از سال برگ های درختان به رنگ های گوناگون زرد و سرخ و لیمویی ونارنگی و مانند اینها درمی آیند و باغ ها با این رنگ ها آراسته ، نگاشته و زیور داده می شوند . به همین انکیزه آن را «پاییز» می گویند یعنی: «نگاشته ، چند رنکگه و زیور یافته».
(برخی از واژه شناسان برآنند که واژه ی «پاییز» از دو بخش «پا + ییز» درست شده و در آغاز «پاریز» بوده است زیرا در این بخش از سال برگ های درختان به «پا»ی آنها «می ریزند» پس «پا - ریز» است.)در نوشته های برجای مانده از بزرگان سخن ، کاربردهای گوناگونی را از واژه ی «نبشتن» می بینیم.
رهنوردی که چون نبشتی راه
گوی بردن ز مِهر و قرصه زماه
کشته و , برکشته چند روز گذشته
درکفنی هیچ کشته را ننبشته
... پس پیامبر علیه السلام ، علی را گفت ، بنبیس که این هر دو نام بزرگ خدای عز و جّل است...»
که کار خدایی نه کاری است خرد
قضای نبشته , نشاید سترد
نبشته چنین بُد مگر بر سرت
که پردَخته مانَد , زتو کشورت
به گنجور گفت آن دُرافشان حریر
نبشته بر او صورت دلپذیر
... و نامه ای نبشتند بررسول خدا که چنین کاری به دست ما رفت ...»
«... کاغذ برد ، تا آنچه نبشتنی است ، نبشته آید ...»
و ...
با نگرش به آنچه که دربالا آمد ، ریشه و راه پیشرفت و دگرگونی واژه ی «نوشتن» در زبانپارسی و در ، درازای تاریخ زندگی آن ، شناخته می شود.
ولی گفتیم که در زبان پهلوی به «کتاب» ، «نِوی» یا «نُبی» و «نُوی» می گفتند و این واژه ، بویژه درباره ی «کتاب آسمانی» کار می رفت و ساسانیان به «کتاب خدا» «نی پِک» یا «نیوِه» می گفتند که پس از تاخت تازیان به ایران ، همین نام به «قرآن» داده شد و آن را «نِوی» یا نُوی» و یا «نُبی» گفتند.
این وطن من مُنار نور الهی است
هم ز «نُبی» خواندم این حدیث و هم از «زند»
روسپی از خانمان خود نکند دل
بدتر از او دان کسی که دل ز وطن کند
«... ولیکن به «نُبی» اندرون است که همه ی خلق هلاک شدند ، جز نوح ..»
در «لغت فرس اسدی» نوشته ی «علی فرزند احمد اسدی توسی» می خوانیم که خواننده ی قرآن را «نُبی خوان» گفته است.
ساسانیان به نوشته هایی که بر روی سنگ می نوشتند: «نُویکَند» می گفتندکه از «نُوی» به معنای «نوشته» و «کَند» به معنای «کنده شده» آمده است و همان چیزی است که امروز «سنگ نبشته» گویند.
**********
و امّا ، واژه ی «نَسک»
در زبان پهلوی ساسانی ، به هر یک از بیست و یک بخش کتاب زند زرتشت «نسک» یا «نُسک» می گویند (که واژه ی نَسک درست تر است(.
بر این پایه «نسک» به یک بخش از یک «کتاب» گفته می شود ، نه به همه ی یک کتاب با نگرش به آنچه که آمد ، در زبانپارسی ، به کتاب ، «نُبی» یا «نُوی» می گویند و به هربخش (فصل) ازکتاب «نسک».
(تازیان واژه ی «نسک» پارسی را گرفته و از آن «نسخه» را ساخته اند.)
برگرفته از کتاب : در ژرفای واژه ها اثر دکتر ناصر انقطاع
امضای میدوری :
( آخرین ویرایش در این ارسال: 19 - January - 2015 48 : 02 PM، توسط : میدوری .::. دلیل ویرایش: )
محل حضور کاربر در تالار : میدوری در تالار ميدوری حضور ندارد .
ديدگاه کاربران برای مطلب : (روی آیکون مورد نظر کلیک کنید تا دیدگاه شما ثبت شود . در صورت انصراف تا دوبار می توانید دیدگاه خود را ثبت کنید . برای پاک کردن دیدگاه روی همان آیکون یک بار کلیک کنید تا دیدگاه شما پاک شود .)