gol
gol

hardy

د‌ل های ما که به هم نزدیک باشن

دیگر چه فرقی می کند

که کجای این جهان باشیم

دور باش اما نزدیک

من از نزدیک بودن‌های دور می‌ترسم
«احمد شاملو»

×

توجه : دو ارسال نخستِ کاربرانِ جدید در تالار میدوری را پیش از نمایش دادن , مدیر تالار باید تایید کند .

Latest Threads  آخرین ارسال ها :
نمایش آخرین ارسال این موضوع
 
امتیاز موضوع:
  • 9 رأی - میانگین امیتازات : 1.78
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5
  
1 کاربر حاضر در تاپیک: (0 عضو, و 1 مهمان). 1 مهمان
نویسنده:میدوری
آخرین ارسال:میدوری
پاسخ: 1
بازدید: 7604
subscription
quickreply advancequickreply report



( گوناگون ) بررسی واژه ی «نوش»
تغییر اندازه ی متن : zoomin zoomout default
Butterfly
نویسنده : admin میدوری
admin میدوری profile  
آفلاین
مدیر کل تالار
مدالهای میدوری1000500
1001011720
168241051
دسترسی به میدوری
مشاهده وب سایت کاربر یافتن تمامی ارسال های این کاربر
اطلاعات میدوری


تاریخ عضویت:
05 November 2011

ارسال ها: 1,800
شماره کاربری: 1
میزان اعتبار:

محل سکونت: تهران
ماه تولد:
جنسيت:
آخرین دیدار :
تماس با میدوری
حالت میدوری
صفحه های میدوری
گوگل پلاس فیس بوک توییتر یوتیوب کلوب
اینستاگرام تلگرام
سپاس های میدوری
سپاس کرده 61 بار
سپاس شده 361 بار
ارسال: #1
Book بررسی واژه ی «نوش»

rightarrow
بررسی واژه ی «نوش»

«نوشیدن , انگبین(عسل) , شیرین , گوارا , جاودان , سرو , شنیدن»

در زبان ما ، واژه ای است به نام «نوش‌» که برای آن معناهای گوناگونی را برشمرده اند و همین برشماری، انگیزه ی سردرگمی بسیاری از نوسوادان وکسانی را که در رده های بالای شناخت زبان پارسی نیستند فراهم کرده است و نمی دانند این واژه را درکجا و با چه معنایی بکار ببرند.

بر این پایه، به یکایک معناهای این واژه می پردازیم.

ا - نوشیدن:
واژه ی ‌«نوش‌» ریشه ی کار واژه ی «نوشیدن» (آشامیدن) است و آن، فرو دادن هرگونه ‌«آبگونه‌» است. از آب ساده گرفته تا شِکَراب، چای، قهوه، دوغ، مِی و دیگر آشامیدنی ها و نزدیک به همه ی فرهنگنامه ها، این کاربرد را پذیرفته اند.
باید بیفزایم که ریشه ی کار واژه ی نوشیدن (نوش) ازگویش کردی «نوشی» گرفته شده که خود، شاخه ای از زبان پارسی است که به گفتار دیگر، پارسی زبان ها نیز آمده است.

فردوسی می سراید:
هوا پرخروش و زمین پر زجوش
خُنُک آنکه دل شاد دارد به «نوش»

و یا نظامی می گوید:
چو از کار ولایت باز پرداخت
دگر باره به «نوش» و ناز پرداخت


که در هر دوی این چامه ها، خواست دو تن چامه سرای از ۶ «نوش» «آشامیدنِ مِی» بوده است.

٢ - انگبین (عسل):
فرهنگنامه ها‌ی «آنندراج، صحاح الفرس، انجمن آرای ناصری، رشیدی و غیاث اللغات» معنای واژه ی «نوش‌» را «انگبین‌» (عسل) هم دانسته اند و هر نوشیدنی ای را که با انگبین درآمیزند، به آن «نوش آمیغ‌» می گویند.

رودکی می سراید :
همه به تنبل و بند است , بازگشتن او
شرنگ , «نوش آمیغ» است و روی , زراندود

و باز از رودکی است :
تلخی و شیرینی اش آمیخته است
کس نخورَد «نوش» و شِکر به اپیون

(اپیون یا افیون , به معنای تریاک است و در این چامه و در دو چامه ی پایین , واژه ی «نوش» در معنای انگبین آمده است .)

دقیقی سروده است :
به طعم «نوش» گشته چشمه ی آب
به رنگ دیده ی آهوی دشتی

سرانجام از منوچهری است :
بلبلکان با نشاط , قُمریَکان با خروش
دردَهن لاله ی مشک ,دردهن نَحل «نوش»

(«نحل» به معنای زنبور عسل است)

سعدی می سراید :
احتمال نیش کردن واجب است از بهر «نوش»
حمل کوه بیستون با یاد شیرین , بار نیست

3 - شیرین:
هرچیز خوردنی و بویژه نوشیدنی , هرگاه شیرین و گوارا باشد به آن «نوش» (و گهگاه «نوشاب و نوشابه» نیز) می گویند و در زبان پارسی به «شکرستان, شکرزار , و کشتگاه نی شکر» «نوش آباد» می گویند .

باز هم از فردوسی نمونه می آورم :
چو شد «نوش» خورده , شتاب آمدش
گران شد سرش , رای خواب آمدش


همچنین ساخت «خواب نوشین» نیز به معنای «خواب شیرین» است .


picture


4 - گوارا:
در واژه نامه های : «رشیدی , غیاثاللغات , برهان قاطع و ناظم الاطباء» آمده است که هرخوراک خوشمزه ای را که آدمی با اشتها بخورد , به آن «نوش» گفته می شود , به معنای «گوارا» .

معنوی بخارایی می گوید :
هرچه آن بر تن تو, زهر بُود
برتن مردمان مدار, تو «نوش»

(یعنی اگر چیزی برای تو زهرآگین و ناپسند است , آن را برای دیگر مردم , گوارا و خوشمزه مخواه) .

خاقانی می سراید :
از دیده جرعه دان کنم , از رخ نمکستان
تا «نوش جان» و خوش نمک خوان کیستی

بر این پایه، هنگامی که کسی به دیگری می گوید: «این خوراکی نوش جانت باشد‌» یعنی ‌«گوارای جان تو باشد‌».

فردوسی می سراید:
به فرمانش مردم نهاده دو گوش
ز رامش جهان بُد پر آواز «نوش»

و در جای دیگر سروده است:
همه شهر بودی پر آواز «نوش»
سرای سپهبد , بهشتی بجوش

از خاقانی است:
خام پوشند و اتلس پخته شمرند
زهر نوشته و همه , «نوش» و هنیئا شنوند

و سرانجام از حافظ است:
وانگهم در داد جامی کز فروغش بر فلک
زهره در رقص آمد و بربط زنان می گفت «نوش»


5 - جاودان:
که در بر آورد این معنا، بیشتر با بند واژه ی «الف‌» می آید. مانند‌ : انوش و انوشه که به معنای بی مرگ، مانا، جاودان و همیشگی است.
پسنام خسرو ساسانی، «انوشه روان‌» (یعنی دارای روان جاودان) بودکه اندک اندک به نوشین روان، نوشیروان و انوشیروان دگرکون شد .

٦ - سرو:
واژه ‌ «نوش‌» به گونه ای ‌«سروکوهی‌» یا «سرو تَبَری‌» یا «کاج‌» نیز گفته می شود که واژه شناسان بر این باورندکه ریشه راستین این واژه درباره ی سرو، «نوژ‌» بوده است که رفته رفته به ‌«نوش» دگرگون شده. بر این پایه واژه (نوش) را نمی توان در زمینه ی نام «سرو» و «کا‌ج» بکار برد.

7 - شنیدن:
در برخی از نوشته ها، ‌«نوشا‌» و ‌«نوشیدن» را درکاربرد شنیدن بکار گرفته اند. در اینجا نیز باید گفت که ریخت راستین واژه ی ‌«نوش‌» در معنای «شنیدن» واژه ی «نیوشیدن‌» بوده است . بر این پایه، ‌«نوشا» و ‌«نوشیدن» به معنای ‌»شنیدن‌» نادرست است و باید ‌«نیوشا» «نیوشنده‌» «نیوشیدن‌» و «نیوشیده» ‌و «نیوشید» گفته و نوشته شود.
از واژه ی ‌«نوش» در زبان پارسی ساخت ها و شاخه های گوناگونی ساخته شده اندکه بخشی از آنها را در اینجا می آورم.

نوش آذر ============= نام آتشکده ی دوم از هفت آتشکده پارسیان باستان
نوش آور ============= گلبرگ هایی که مزه ی شیرین دارند
نوشا ============= آشامنده , نوشنده
نوشاننده ============= کسی که آشامیدنی را به دیگری بیاشاماند (بنوشاند) = ساق
نوش باد ============= نام پرده ای است در موسیقی کهن ایران
نوش جام ============= پیاله باده پیمایی
نوشخند ============= خنده ی شیرین، لبخند زیبا
نوشخوار ============= (نشخوار) کار دوباره خوردن جاندارانی چون شتر، گوسفند و جاندارانی چون اینها است
نوشدارو ============= پادزهر، دارویی که بی درنگ کارگر افتد
نوشگوار ============= خوش گوار، خوراک خوشمزه
نوش گیاه ============= گیاهی که زهر را از پیکر آدمی بزداید
نوشین دهان ============= شیرین سخن، نوشین لب
نوشینه ============= دلچسب،گوارا، شیرین
نوشمند ============= دارای مزه ی شیرین
نوشه ============= نام دختر نرسی پادشاه ساسانی


برگرفته از کتاب : در ژرفای واژه ها اثر دکتر ناصر انقطاع




امضای میدوری :
[تصویر: midori-sign-500.png]
( آخرین ویرایش در این ارسال: 12 - December - 2014 15 : 01 PM، توسط : میدوری .::.  دلیل ویرایش: )
محل حضور کاربر در تالار :  admin میدوری در تالار ميدوری حضور ندارد .
ديدگاه کاربران برای مطلب : help (روی آیکون مورد نظر کلیک کنید تا دیدگاه شما ثبت شود . در صورت انصراف تا دوبار می توانید دیدگاه خود را ثبت کنید . برای پاک کردن دیدگاه روی همان آیکون یک بار کلیک کنید تا دیدگاه شما پاک شود .)

برچسب ها :

12 - December - 2014 24 : 01 AM
نقل قول این ارسال در یک پاسخ


subscription
quickreply advancequickreply report

موضوع های مرتبط با این موضوع...
موضوع: نویسنده پاسخ: بازدید: آخرین ارسال
Heart selection آیین نوروزی و آلودگی واژه ها میدوری 1 8,777 18 - March - 2016 15 : 03 PM
آخرین ارسال: میدوری
Book selection ریشه و معنای واژه ی «کورش» (بخش پنجم) میدوری 0 8,826 14 - January - 2015 18 : 01 AM
آخرین ارسال: میدوری
Book selection ریشه و معنای واژه ی «کورش» (بخش چهارم) میدوری 0 8,110 14 - January - 2015 11 : 01 AM
آخرین ارسال: میدوری
Book selection ریشه و معنای واژه ی «کورش» (بخش سوم) میدوری 0 7,666 14 - January - 2015 03 : 01 AM
آخرین ارسال: میدوری
Book selection ریشه و معنای واژه ی «کورش» (بخش دوم) میدوری 0 7,823 14 - January - 2015 54 : 12 AM
آخرین ارسال: میدوری




1 کاربر حاضر در تاپیک: (0 عضو, و 1 مهمان). 1 مهمان