شما میتوانید پس از نام نویسی از تمام امکانات انجمن ها استفاده کنید . توجه داشته باشید که , واژه های ممنوع و یا بی معنی ( شماره
و یا واژه تصادفی ) را بکار نبرید . برای نام نویسی در تالار میدوری و یا ورود کلیک کنید .
یکی از واژه هایی که پژوهشگران درباره ی آن هم باور نیستند، واژه ی «نوکر» است. گروهی از واژه شناسان برآنند که واژه «نوکر» پارسی است و این واژه را در پهلوی ساسانی «پیشیار» هم می گفتند (کسی که نزد آدمی برای یاری ایستاده است) .
در فرهنگنامه های «غیاث اللغات ، جهانگیری ، برهان قاطع ، ناظم الاطباء ، صحاح الفرس و دهخدا» در برابر واژه ی «نوکر» نوشته اند «چاکر ، خدمتکار ، فرمانبردار ، خدمتکار مرد وزیردست» و هیچ یک از این واژه نامه ها، آن را تازی ندانسته است.
چند نوبت شاه معظم رکن الدین محمود، با «نوکران» خود، در نواحی سیستان می آمد و اطراف سیستان را خرابی (ویران) می کرد تا یک نوبت با یکسد سوار از «نوکران» خود به پشت شهر آمد ...»
پادشاه با ایشان عتاب فرمود و «نوکران» ایشان نرفتند... هلاکوخان به وقت انصراف از شام ایلچی مغول را با چهل «نوکر» به رسالت مصر فرستاد...
«نوکرانی» نیز نکونام دارم اما هیچ یک
بر سرش دستار و در تن جُبه , در پا هیچ نیست
لاجرم از گفتگوی نوکران در خانه ام
جز حدیث سرد و تشنیع و تقاضا هیچ نیست
نوکر به معنای «چاکر» ترکی است زیرا چنگیزپسر خود «تولی خان» را «نوکر» می نامید! و چنگیز جز ترکی زبان دیگری نمی دانست .
«نوکر» بر ضَمّ اول خطاست و به فتح اول باید گفته شود. (و بر این باور بودکه «نَوکر باید گفت ، نه «نوکر» و سپس افزوده است که این واژه ترکی مغولی است) .
باور این دو واژه شناس را به چند انگیزه نمی توان پذیرفت . نخست اینکه بجزاین دو تن هیچ یک از دیگر واژه شناسان «نوکر» را مغولی ندانسته و همگی پارسی دانسته اند بویژه آنکه جهانگشای جوینی در جایی ازکتاب خود، واژه ی «نوکر» را دگرگون شده ی «نوکار» دانسته است ودرست هم هست.
دوم آنکه : چنگیز تنها «تولی» را «نوکر» می گفت و روشن نیست که براستی واژه ی «نوکر» در زبان ترکی مغولی همان معنای «نوکر» در زبانپارسی را بدهد.
سوم آنکه : «هابسن جانسن» در برگ های ٦٢٨ و ٦٢٩ کتاب خود در این زمینه می نویسد:
«... نوکر به معنای مستخدم در هندوستان هم گفته می شود و ریشه فارسی دارد و «نوکر» گفته می شود . در حالی که در زبان مغولی «نوکور» گفته می شودکه به معنای «دوست، یار و رفیق» است. همچنان که در زبان ترکی جغتایی «نوکر» به معنای «دوست مشاور و مشتری» است...
چهارم آنکه : روانشاد علی اکبر دهخدا در لغت نامه خود می نویسد: شاید واژه ی «نوکر» از ریشه ی «ناو» و «کار» گرفته شده باشد، به معنای «کارگرکشتی و جاشوی» امروزی و این واژه رفته رفته به «نوکر» دگرگون شده است.
پنجم آنکه : درکتاب «معجم متن اللُغه» که به زبان تازی نوشته شده است، آمده که واژه ی «نوکر» که در زبان عربی بکارمی رود، از واژه های دخیل است و شاید ازریشه فارسی باشد . (واژه ی «دخیل» یعنی واژه ای که از یک زبان دیگر به زبان تازی رفته باشد) .
با نگرش به آنچه که آمد ، روشن می شودکه این واژه «پارسی» است و همان گونه که در آغاز آمد در گذشته های دور به آن«پیشیار» هم می گفتند.
چاکر :واژه ی «چاکر» درست همان معنای نوکر را می دهد . با این ویژگی که به کسی گفته می شودکه مزدور باشد یعنی در برابر دستمزد یا ماهانه ی از پیش پیمان نهاده شده ، برای کسی کارکند (به زبان تازی «اجیر» می گویند) و در پارسی بودن آن هیچ گمانی نیست و همه ی واژه شناسان این واژه را پارسی دانسته اند.
برخی از واژه شناسان با نگرش به آنچه که آمد «چاکر» را پایین تر از «نوکر» معنا کرده اند.
تودانی که از دانش آگاه نیست
به چشمش همان شاه و «چاکر» یکی است
یکی «چاکری» نیک باشد تو را
فرستد تو را باژِ اندر خو را
مرا بگو کزینجا چگونه خواهی رفت
نه با تو توشه ی راه و نه «چاکر» و نه غلام
سرایی , مر سعادت پیشیارش
زمانه «چاکر» و دولت کدیور
... خداوند هم بندگان و چاکران شایسته دارد...
چاکری از خاص خواجه پیش آمدشان ، سوار و راه تنگ بود...
بسیار نصیحت کردیم وگفتیم چاکری است مطیع و فرزندان بسیاردارد...
یک - دو تن از پژوهشگران واژه ی «چاکر»را «بنده، برده و غلام» هم معناکرده اند. برگرفته از کتاب : در ژرفای واژه ها اثر دکتر ناصر انقطاع
امضای میدوری :
محل حضور کاربر در تالار : میدوری در تالار ميدوری حضور ندارد .
ديدگاه کاربران برای مطلب : (روی آیکون مورد نظر کلیک کنید تا دیدگاه شما ثبت شود . در صورت انصراف تا دوبار می توانید دیدگاه خود را ثبت کنید . برای پاک کردن دیدگاه روی همان آیکون یک بار کلیک کنید تا دیدگاه شما پاک شود .)