gol
gol

hardy

د‌ل های ما که به هم نزدیک باشن

دیگر چه فرقی می کند

که کجای این جهان باشیم

دور باش اما نزدیک

من از نزدیک بودن‌های دور می‌ترسم
«احمد شاملو»

×

توجه : دو ارسال نخستِ کاربرانِ جدید در تالار میدوری را پیش از نمایش دادن , مدیر تالار باید تایید کند .

Latest Threads  آخرین ارسال ها :
نمایش آخرین ارسال این موضوع
 
امتیاز موضوع:
  • 3 رأی - میانگین امیتازات : 1
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5
  
1 کاربر حاضر در تاپیک: (0 عضو, و 1 مهمان). 1 مهمان
نویسنده:میدوری
آخرین ارسال:میدوری
پاسخ: 1
بازدید: 6341
subscription
quickreply advancequickreply report



( گوناگون ) بررسی واژه های «نوکر - نوکار - چاکر»
تغییر اندازه ی متن : zoomin zoomout default
Butterfly
نویسنده : admin میدوری
admin میدوری profile  
آفلاین
مدیر کل تالار
مدالهای میدوری1000500
1001011720
168241051
دسترسی به میدوری
مشاهده وب سایت کاربر یافتن تمامی ارسال های این کاربر
اطلاعات میدوری


تاریخ عضویت:
05 November 2011

ارسال ها: 1,800
شماره کاربری: 1
میزان اعتبار:

محل سکونت: تهران
ماه تولد:
جنسيت:
آخرین دیدار :
تماس با میدوری
حالت میدوری
صفحه های میدوری
گوگل پلاس فیس بوک توییتر یوتیوب کلوب
اینستاگرام تلگرام
سپاس های میدوری
سپاس کرده 61 بار
سپاس شده 361 بار
ارسال: #1
Book بررسی واژه های «نوکر - نوکار - چاکر»

rightarrow
بررسی واژه های «نوکر - نوکار - چاکر»
یکی از واژه هایی که پژوهشگران درباره ی آن هم باور نیستند، واژه ی «نوکر» است. گروهی از واژه شناسان برآنند که واژه ‌ «نوکر» پارسی است و این واژه را در پهلوی ساسانی «پیشیار» هم می گفتند (کسی که نزد آدمی برای یاری ایستاده است) .
در فرهنگنامه های ‌«غیاث اللغات ، جهانگیری ، برهان قاطع ، ناظم الاطباء ، صحاح الفرس و دهخدا» در برابر واژه ی ‌«نوکر» نوشته اند «چاکر ، خدمتکار ، فرمانبردار ، خدمتکار مرد وزیردست» و هیچ یک از این واژه نامه ها، آن را تازی ندانسته است.

در تاریخ سیستان می خوانیم:
چند نوبت شاه معظم رکن الدین محمود، با «نوکران» خود، در نواحی سیستان می آمد و اطراف سیستان را خرابی (ویران) می کرد تا یک نوبت با یکسد سوار از ‌«نوکران» خود به پشت شهر آمد ...»

در جهانگشای جوینی می خوانیم:
پادشاه با ایشان عتاب فرمود و «نوکران» ایشان نرفتند... هلاکوخان به وقت انصراف از شام ایلچی مغول را با چهل «نوکر» به رسالت مصر فرستاد...

سلمان ساوجی می سراید:
«نوکرانی» نیز نکونام دارم اما هیچ یک
بر سرش دستار و در تن جُبه , در پا هیچ نیست
لاجرم از گفتگوی نوکران در خانه ام
جز حدیث سرد و تشنیع و تقاضا هیچ نیست

ولی درفرهنگ رشیدی آمده است:
نوکر به معنای «چاکر‌» ترکی است زیرا چنگیزپسر خود «تولی خان» را «نوکر» می نامید! و چنگیز جز ترکی زبان دیگری نمی دانست .

در انجمن آرای ناصری نیز آمده است:
«نوکر» بر ضَمّ اول خطاست و به فتح اول باید گفته شود. (و بر این باور بودکه «نَوکر باید گفت ، نه «نوکر» و سپس افزوده است که این واژه ترکی مغولی است) .

باور این دو واژه شناس را به چند انگیزه نمی توان پذیرفت .
نخست اینکه بجزاین دو تن هیچ یک از دیگر واژه شناسان‌ «نوکر» را مغولی ندانسته و همگی پارسی دانسته اند بویژه آنکه جهانگشای جوینی در جایی ازکتاب خود، واژه ی ‌«نوکر‌» را دگرگون شده ی «نوکا‌ر» دانسته است ودرست هم هست.

دوم آنکه : چنگیز تنها «تولی» را «نوکر» می گفت و روشن نیست که براستی واژه ی ‌«نوکر» در زبان ترکی مغولی همان معنای ‌«نوکر» در زبان پارسی را بدهد.

سوم آنکه : ‌«هابسن جانسن‌» در برگ های ٦٢٨ و ٦٢٩ کتاب خود در این زمینه می نویسد:
‌«... نوکر به معنای مستخدم در هندوستان هم گفته می شود و ریشه فارسی دارد و «نوکر» گفته می شود . در حالی که در زبان مغولی «نوکور» گفته می شودکه به معنای ‌«دوست، یار و رفیق» است. همچنان که در زبان ترکی جغتایی ‌«نوکر» به معنای «دوست مشاور و مشتری‌» است...


picture


چهارم آنکه : روانشاد علی اکبر دهخدا در لغت نامه خود می نویسد: شاید واژه ی ‌«نوکر» از ریشه ی «ناو‌» و «کا‌ر» گرفته شده باشد، به معنای «کارگرکشتی و جاشوی» امروزی و این واژه رفته رفته به ‌«نوکر» دگرگون شده است.

پنجم آنکه : درکتاب ‌«معجم متن اللُغه‌» که به زبان تازی نوشته شده است، آمده که واژه ی ‌«نوکر‌» که در زبان عربی بکارمی رود، از واژه های دخیل است و شاید ازریشه فارسی باشد . (واژه ی «دخیل» یعنی واژه ای که از یک زبان دیگر به زبان تازی رفته باشد) .
با نگرش به آنچه که آمد ، روشن می شودکه این واژه ‌«پارسی‌» است و همان گونه که در آغاز آمد در گذشته های دور به آن«پیشیار‌» هم می گفتند.

چاکر : واژه ی ‌«چاکر‌» درست همان معنای نوکر را می دهد . با این ویژگی که به کسی گفته می شودکه مزدور باشد یعنی در برابر دستمزد یا ماهانه ی از پیش پیمان نهاده شده ، برای کسی کارکند (به زبان تازی «اجیر» می گویند) و در پارسی بودن آن هیچ گمانی نیست و همه ی واژه شناسان این واژه را پارسی دانسته اند.
برخی از واژه شناسان با نگرش به آنچه که آمد «چاکر» را پایین تر از «نوکر‌» معنا کرده اند.

فردوسی می گوید:
تودانی که از دانش آگاه نیست
به چشمش همان شاه و «چاکر» یکی است

و در جای دیگر می سراید:
یکی «چاکری» نیک باشد تو را
فرستد تو را باژِ اندر خو را

فرخی سیستانی سروده است:
مرا بگو کزینجا چگونه خواهی رفت
نه با تو توشه ی راه و نه «چاکر» و نه غلام

سرانجام از منوچهری دامغانی است :
سرایی , مر سعادت پیشیارش
زمانه «چاکر» و دولت کدیور

بیهقی درتاریخ خود می نویسد:
... خداوند هم بندگان و چاکران شایسته دارد...
چاکری از خاص خواجه پیش آمدشان ، سوار و راه تنگ بود...
بسیار نصیحت کردیم وگفتیم چاکری است مطیع و فرزندان بسیاردارد...

یک - دو تن از پژوهشگران واژه ی ‌«چاکر‌»را ‌«بنده، برده و غلام» هم معناکرده اند.
برگرفته از کتاب : در ژرفای واژه ها اثر دکتر ناصر انقطاع




امضای میدوری :
[تصویر: midori-sign-500.png]
محل حضور کاربر در تالار :  admin میدوری در تالار ميدوری حضور ندارد .
ديدگاه کاربران برای مطلب : help (روی آیکون مورد نظر کلیک کنید تا دیدگاه شما ثبت شود . در صورت انصراف تا دوبار می توانید دیدگاه خود را ثبت کنید . برای پاک کردن دیدگاه روی همان آیکون یک بار کلیک کنید تا دیدگاه شما پاک شود .)

برچسب ها :

21 - June - 2014 05 : 12 AM
نقل قول این ارسال در یک پاسخ


subscription
quickreply advancequickreply report

موضوع های مرتبط با این موضوع...
موضوع: نویسنده پاسخ: بازدید: آخرین ارسال
Heart selection آیین نوروزی و آلودگی واژه ها میدوری 1 8,777 18 - March - 2016 15 : 03 PM
آخرین ارسال: میدوری
Book selection ریشه و معنای واژه ی «کورش» (بخش پنجم) میدوری 0 8,825 14 - January - 2015 18 : 01 AM
آخرین ارسال: میدوری
Book selection ریشه و معنای واژه ی «کورش» (بخش چهارم) میدوری 0 8,110 14 - January - 2015 11 : 01 AM
آخرین ارسال: میدوری
Book selection ریشه و معنای واژه ی «کورش» (بخش سوم) میدوری 0 7,666 14 - January - 2015 03 : 01 AM
آخرین ارسال: میدوری
Book selection ریشه و معنای واژه ی «کورش» (بخش دوم) میدوری 0 7,822 14 - January - 2015 54 : 12 AM
آخرین ارسال: میدوری




1 کاربر حاضر در تاپیک: (0 عضو, و 1 مهمان). 1 مهمان