بررسی واژه های «نرد - تخته نرد - نراّد»
ایرانیان سرگرمی و بازی دلچسبی دارند که به آن «نرد» می گویند و برآنند که «بزرکمهر» وزیر دانشور نوشیروان در برابر بازی شترج که هندیان پدید آورنده ی آن بودند، این بازی را ساخت و به همین انگیزه در
زبان پهلوی ساسانی به آن «نیو اَرتخشیر» (اردشیر دلیر) می گفتند و امروز
واژه ی «نرد» نامیده می شود. فردوسی در شاهنامه بجای «نیو ارتخشیر»
واژه ی «نرد» را بکار برده است ودر
زبان ترکی نیز به این بازی «نرد شیر» می گویند و به «تاس» های آن «کعبتین». روشن است که
واژه ی «نیو ار تخشیر» رفته رفته به «نیواردشیر» و «نیو رد شیر» و «نیوَ شیر» و «نرد شیر» و «نرد» دگرکون شده است. ازسویی دیگر
واژه ی «نرد» در
زبان پارسی به «تخته چوبی» و «تنه ی بی شاخه ی درخت» گفته می شود و از این واژه، ساخت های «نرده» (که جان پناه های لبه ی ایوان هاست که از تخته ساخته شده) و «نردبام» (تخته ای که با آن به روی بام می رفتند) نیز پدید آمده است.
بر این پایه
واژه ی «نرد» معنای «تخته ی» ساخته از چوب را می دهد و ساخت «تخته نرد» نادرست است. یا باید بازی «تخته» گفت و یا بازی «نرد». همچنین ساختن «نام کننده» (اسم فاعل) از
واژه ی
پارسی «نرد» به شیوه ی تازیان و گفتن «نراّد» نیز نادرست است. یا بایدگفت «تخته باز» و یا «نردباز».
و امّا در خود این بازی رازها و نکته های درخور نگرشی نهفته است وگویا پدید آورنده ی آن بر آن بودکه پهنه ی زندگی را در این بازی پیاده کند. بدین گونه دو رنگ سیاه و زرد مهره ها، نمایانگر شب و روزند و با نگرش به اینکه هر بازیکن با ١٥ مهره بازی می کند پس ٣٠ مهره نمایانگر سی روز ماه هستند. تاس ها نمایانگر هفته ها هستند زیرا اگر بنگرید شمار خال های دو رویه ی روبروی هم هر تاس به گونه ای گذارده شده است که بر روی هم شماره ی ٧ را می سازند. بدین گونه که (١ در برابر 6) (٢ در برابر ٥) و (٣ در برابر ٤) جای گرفته اند. پهنه ی «نرد» به چهار بخش شده که نمایانگر چهار فصل سال است. در هر سوی پهنه ی «نرد» ١٢ خانه جای داردکه مهره ها درون آنها جای می گیرند. و این ١٢ خانه نیز از یکسری نمودار دوازده ماه سال است و از سوی دیگر جمع دوازده خانه در دو سو «تخته» شماره ٢٤ را می سازد که نمایانگر ٢٤ ساعت شب و روز است. شیره ی بازی به گونه ای است که سازنده ی آن می خواهد این نکته را برساندکه 75 درسد پیروزی وکامیابی آدمی درزندگی را «بخت» می سازد (به فرمان تاس ها که گذران و چرخش روزهای هفته را می نمایاند) وسازنده ی این بازی بر آن بوده است که تنها ٢٥ درسد پیروزی ها و کامیابی ها را اندیشه ی درست وکوشش بازیگر پدید می آورد. بدین گونه که هر اندازه بازیگر خوب بازی کند، باز هم اگر «تاس ها» نیکو ننشینند، بازی را باخته است. همان گونه که هرچه آدمی خوب بیندیشد و سخت بکوشد و خوب برنامه ریزی کند، اکر «بخت» یارش نباشد، امید پیروزی اش ناچیز خواهد بود.
برگرفته از کتاب : در ژرفای
واژه ها اثر دکتر ناصر انقطاع