شما میتوانید پس از نام نویسی از تمام امکانات انجمن ها استفاده کنید . توجه داشته باشید که , واژه های ممنوع و یا بی معنی ( شماره
و یا واژه تصادفی ) را بکار نبرید . برای نام نویسی در تالار میدوری و یا ورود کلیک کنید .
نفت دارایی خداداده ی ملت ایران است. هرگاه به یاد رویدادهای سال های 1327 تا ١٣٣٢ خورشیدی می افتیم ، واژه ی «نفت» و چپاول بیگانه از این سرمایه ملی درمغزمان نقش می بندد.
درباره ی انگیزه های پدید آمدن نفت در جهان، از دیدگاه شیمیایی و زیست شناسی آنچه راکه می بایست گفته می شد، همگان و کارشناسان گفته اند. ولی آنچه را که در این جستار و این نوشتار می باید بررسی کنیم ، شناخت واژه ی «نفت» است.
آیا این واژهپارسی است؟ و اگر پارسی است ریشه های کهن آن چیست؟ این واژه بی گمان پارسی است امّا در دوران کهن، نیاکان ما، بدین گونه این واژه را بر زبان نمی راندند.
دردوران کهن ، آدمیان نفت را می شناختند، ولی از آن، تنها به گونه «خام و ناپالوده» سود می گرفتند و برای بدست آوردن آن، تلاش وکوشش فراوان بکار نمی بردند زیرا در برخی از زمین ها به انگیزه ی فشار درونی زمین، نفت خام بررویه ی زمین می تراوید و موبدان زرتشتی از این ویژگی در ایران کهن سود می بردند و آتشکده هایی را در آنجاها بر پا می داشتند و چون پیوسته این تراوش دنبال می شد. آتش آتشکده ها را آتش جاودان نامیده بودند.
گذشته از این، در ساخت افروزه های مومی «شمع» نیز نفت را بکار می گرفتند. با این پیشگفتار، روشن می شود که نیاکان ما، از دوران های بسیارکهن «نفت» و فرآورده های آن را می شناختند وبکار می بردند. حتا در ساختن شهرهای خود، از ساختی سود می گرفتندکه به «آسفالت» امروزی بسیار می مانست. کرجی رانان کرانه های جنوبی ایران، از سدها سال پیش به اینسوی با «نی» های آغشته به «قیر» کرجی می ساختند و سپس از همین روش در ساخت کشتی های بزرگ نیز سود بردند.
گوهرگران ایرانی در بهم چسبانیدن سنگ های گرانبها و گوهرهای گوناگون «قیر» رابکارگرفتند و آنسان که درتاریخها می خوانیم ، حتادر جنگ ها نیز از فرآورده های نفتی در برابر دشمن، برای در هم کوبیدن او، سود فراوان برده می شد و شناخته شده ترین آنها، نبردکرنال درکنار شهر
دهلی است که به دستور نادر کهنه های آغشته به نفت را در درون پاتیلی که روی پشت شترها کارگذارده بودند آتش زدند و پیل های هندی را
گریزانیدند.
به اسب و به نفت آتش اندر زدند
همه هندیان دست بر سر زدند
در نوشته های پارسی کهن تراز این نیز ،گهگاه جای پای واژه ی نفت دیده می شود. از آن میان در مثنوی محمد بلخی (در دفتر یکم) هنگامی
که داستان دل دادن پادشاه به کنیزک و خریدن او و بیمار شدن کنیز در دربار شاه را می خوانیم ، چنین می بینیم
هرچه کردند از علاج و از دوا
گشت رنج افزون و حاجت ناروا
آن کنیزک , از مرض چون موی شد
چشم شاه از اشک و خون چون جوی شد
از قضا سرکنگبین صفرا فزود
روغن بادام , خشکی می نمود
از هلیله قبض شد , اطلاق زفت
آب آتش را مدد شد همچو «نفت»
شربت و ادویه و اسباب او
از طبیبان ریخت یکسر آبرو
هندویی «نفت»اندازی همی آموخت.
حکیمی گفتش: تو را که خانه نیین است، بازی نه این است.
گذشته از واژه ی نفت، از واژه «قیر» که یکی از فرآورده های نفتی است نیز نمونه های فراوانی در ادب پارسی گویا منوچهری سروده است:
شبی چون شبح روی شسته به «قیر»
نه بهرام پیدا نه کیوان , نه تیر
نه هوایی کدر و گردآلود
بروی از ابر , یکی خیمه شوم
بسته اندر قفسی «قیر» اندود
منظر دیده ز دیدار نجوم
شبی گیسو فروهشته به دامن
پلاسین معجر و قرینه گرزن
از این نمونه ها در ادب پارسی فراوان است که نمایانگر آشنایی ایرانیان به «نفت» و دیگر فرآورده های آ ن، ازدوران های بسیارکهن تا امروز است.
با نگرش به آنچه که آمد، این پرسش پیش می آیدکه آیا نیاکان ما یعنی پیش از پارسی کنونی، به «نفت» همان گونه که ما امروز می گوییم «نفت» می گفتند یا نه. باید دانست که درگفتار ایرانیان باستان، واژه «نفتا» به معنای «تر و نمناک» بکار می رفته است ودر اوستا نیز واژه «نفتا» را در همین کاربرد می بینیم و این بدان رو بوده است که چون زمین هایی که از آنها نفت بیرون می تراویده، در برابر تابش خورشید خشک نمی شدند و همیشه «نمناک» و «تر» می نمودند، به آنها «نفتا» می گفتند یعنی «تر» و «نمناک» و «خیس».
در گویش «پهلوی مانوی» نیز «نپت» یا «نفت» را درکاربرد «تر» و «نمناک» بکار می گرفتند در زبان «اکدی» به این پدیده «نفاتو» یا «نباتو» و یا «نبتو» می گفتند که معنای «روشن کرد، درخشید، تابید و برافروفت» را می داده و انگیزه ی آن نیز روشن است زیرا این آبگونه، درکنار زبانه های آتش بی درنگ برمی افروخت و به خوبی می سوخت و پیرامون خود را روشن می کرد. یونانیان این واژه را از ما گرفته به آن «نفتا» گفتند.
زیرا در زبان لاتین باستان نیز «نفت» را «نفت» می گفتند و با نگرش به این نکته که همیشه حرکت زبان ازخاور بسوی باختر بوده است، بی گمان یونانیان و لاتین ها این واژه را از ریشه ی زبان «هندوایرانی» گرفته اند.
برگرفته از کتاب : در ژرفای واژه ها اثر دکتر ناصر انقطاع
امضای میدوری :
محل حضور کاربر در تالار : میدوری در تالار ميدوری حضور ندارد .
ديدگاه کاربران برای مطلب : (روی آیکون مورد نظر کلیک کنید تا دیدگاه شما ثبت شود . در صورت انصراف تا دوبار می توانید دیدگاه خود را ثبت کنید . برای پاک کردن دیدگاه روی همان آیکون یک بار کلیک کنید تا دیدگاه شما پاک شود .)