بررسی واژه های «انتر - عنتر»
در بسیاری از نوشته های
پارسی دیده شده است که
واژه ی «انتر» و یا «عنتر» را در کاربرد آن بوزینه ای که همراه نوازندگان دوره گرد به خانه ها می آمد، بکار برده اند و در نوشتن آن با «الف یا ع» میان
واژه شناسان گفت وگو و کشاکشی است.
براستی آیا نام این جانور را باید با «الف» (به گونه ی انتر) نوشت یا با «ع» (مانند عنتر) و آیا این
واژه و این نام،
پارسی است یا تازی.
پیش از هر چیز بنگریم که در فرهنگ نامه ها در این زمینه چه نوشته اند. هنگامی که
واژه نامه ها و فرهنگ نامه ها را می گشاییم با شگفتی می بینیم که در آنها نیز بر سر نوشتن این
واژه چندگونه گویی است.
درواژه نامه های استاد دهخدا، منتهی الارب، ناظم الطبا، اقرب الموارد، استاد معین و اشتنکاس هرگز از
واژه ی «انتر» (با «الف») یاد نشده و همه جا آن را با «ع» (عنتر) نوشته و در برابر آن آورده اند که «عنتر» به معنای مگس درشت یا خرمگس است و استاد دهخدا و دکتر معین، گذشته از دو معنای یاد شده در بالا این
واژه را به معنای پستانداری از دسته ی میمون های دم دار نیز نوشه اند. از این گذشته در واژه نامه های تازی «عنتر» را در کاربرد «مرد دلاور و بی باک» نیز آورده اند.
روشن است که این
واژه (عنتر) تازی است و در این زمینه هیچ گمان نیست و همین نکته که همه ی
واژه نامه ها
واژه ی «عنتر» را تازی دانسته است. آدمی را وامی داردکه بدنبال این نکته برود که آیا در
زبان تازی به آن دسته از بوزینه های دم دار نیز «عنتر» گفته می شده (یاگفته می شود) یا نه.
با شگفتی می بینیم که در هیچ یک از
واژه نامه های تازی هرگز
واژه ی «عنتر» به بوزینه گفته نمی شد و تازیان یکسره به هیچ میمونی «عنتر» نمی گویند و در آن
زبان همان گونه که آمد، «عنتر» تنها دو معنا دارد. «خرمگس» و «دلاور».
پس «انتر» (با الف) یک
واژه ی
پارسی است که چون در میان مردم کوچه وبازار روا شده، به
واژه نامه ها راه نیافته است.
ولی از آنجا که مردم دارنده ی راستین
زبان هستد و
زبان نیز همانند یک پیکر زنده، یاخته های تازه ای می سازد، می توانیم این گونه بوزیه ها را «انتر» بنامیم و بنویسیم و درست هم هست.
زیرا گذشه از اینکه تازیان به این جانور «عنتر» نمی گویند، چون مردم
پارسی زبان این
واژه را ساخته اند، شایسته است در
واژه نامه ها هم راه یابد و با «الف» نوشته شود.
برگرفته از کتاب : در ژرفای
واژه ها اثر دکتر ناصر انقطاع