«بند» و «دَر»
بسیاری گمان می کنند که
واژه ی «بندر» تازی است زیرا گذشه از اینکه ساخت نادرست «بنادر» (بندرها) را بسیار شنیده و خوانده اند، در نوشته های تازی نیز این
واژه را درست به همان گونه که ما پارس زبانان بکار می بریم، بکار برده اند.
در جایی که
واژه ی «بندر» یک
واژه ی
پارسی است و انگیزه ی این نامگذاری به جایگاهی که کشتی ها پهلو می گیرند، نیز آن است که در زمان هخامشیان که پدران ما، در دریاها نیز فرمانروایی داشتند ، در شهرهای کنار دریا ، بجای سکوهای چوبی و فلزی را که امروزه «اسکله» گفته می شود برای پهلو گرفتن کشتی ها، در نزدیکی کرانه دریا «بَندی» ازسنگ وساروگ «ساروج» در دو بخش عمود برهم در درون دریا می ساختند و در دریای نزدیک به کناره را به گونه ی آبگیر (حوضچه) درمی آورند، بدانسان که کشتی ها تنها از راهی که از میان دو «بند» عمود برهم برای آنها بازگذارده بودند، می توانستد به این آبگیر و کناره بیایند، تا از آسیب موج ها وکوهه های دریا، در امان باشند زیرا موج های دریا چون به دیواره ی ساخته شده می خوردند، می شکتند و به دریا بازمی گشتند.
روشن است که این کشتی ها می باید پروانه درون شدن به آبگیر یاد شده را داشته باشند و بی پروانه نمی توانستند به درون آیند یا از درون آبگیر بیرون بروند.
در برآورد این خواست دهانه ی آبگیر را که می توان آن را دروازه ی آبگیر نامید، با زنجیری درشت و استوار می بستند. این گونه آبگیرهارا «بند , دَر» نامیده بودند که این
واژه رفته رفته به «بندر» دگرگون شد و اندک اندک به شهری که «بند و در» درکنار آن برای رفت و آمدکشتی ها ساخته شده
بود، نیز «بندر« گفته شد. در
زبان «لاتین» نیز به «بندر» پورت
Port گفته می شود , به معنای «در» و «دروازه» و پروانه ی ورود به این گونه بندرهای مرز را
Passport (پروانه بندر) می گفتند .
برگرفته از کتاب : در ژرفای
واژه ها اثر دکتر ناصر انقطاع