gol
gol

hardy

د‌ل های ما که به هم نزدیک باشن

دیگر چه فرقی می کند

که کجای این جهان باشیم

دور باش اما نزدیک

من از نزدیک بودن‌های دور می‌ترسم
«احمد شاملو»

×

توجه : دو ارسال نخستِ کاربرانِ جدید در تالار میدوری را پیش از نمایش دادن , مدیر تالار باید تایید کند .

Latest Threads  آخرین ارسال ها :
نمایش آخرین ارسال این موضوع
 
امتیاز موضوع:
  • 6 رأی - میانگین امیتازات : 2.17
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5
  
2 کاربر حاضر در تاپیک: (0 عضو, و 2 مهمان). 2 مهمان
نویسنده:میدوری
آخرین ارسال:میدوری
پاسخ: 1
بازدید: 25095
subscription
quickreply advancequickreply report



( کتاب و نوشتار ) هاچیکو سگی که افسانه شد
تغییر اندازه ی متن : zoomin zoomout default
Butterfly
نویسنده : admin میدوری
admin میدوری profile  
آفلاین
مدیر کل تالار
مدالهای میدوری1000500
1001011720
168241051
دسترسی به میدوری
مشاهده وب سایت کاربر یافتن تمامی ارسال های این کاربر
اطلاعات میدوری


تاریخ عضویت:
05 November 2011

ارسال ها: 1,797
شماره کاربری: 1
میزان اعتبار:

محل سکونت: تهران
ماه تولد:
جنسيت:
آخرین دیدار :
تماس با میدوری
حالت میدوری
صفحه های میدوری
گوگل پلاس فیس بوک توییتر یوتیوب کلوب
اینستاگرام تلگرام
سپاس های میدوری
سپاس کرده 61 بار
سپاس شده 359 بار
ارسال: #1
Subarrow هاچیکو سگی که افسانه شد

rightarrow
هاچیکو سگی که افسانه شد
نام : هاچیکو Hachikō (به ژاپنی: ハチ公)
نژاد: Akita Inu
جنسیت : نر
تولد : 10 نومبر 1923
نزدیک شهر Odate , Akita Prefecture
وفات : 8 مارچ 1935 در سن 11 سالگی در Shibuya , Tokyo
آرامگاه : موزه ی National Science در ژاپن در Ueno,Tokyo
ملیت : ژاپن
نام نگه دارنده : Hidesaburo Ueno
سیما : قهوه ای طلایی همراه رنگ کرم در بالای صورت


picture


hachi , به معنای عدد 8 است . عددی که استناد شده از تعداد به دنیا آمدن سگ ها در یک زایمان است و Ko به معنای لقب های پرنسس و دوک .
هر سال ، صد ها دوستداران سگ ، در تاریخ 8 آپریل ، جشن و مراسم رسمی در ایستگاه راه آهن شی بویا توکیو ، به تجلیل از وفاداری و از خود گذشتگی سگ آکیتا ، هاچیکو برگزار می کنند .
هاچیکو در آکیتا ، در مزرعه ای در نزدیکی ، شهری از Odate, Akita Prefecture به دنیا آمد .
توسط صاحبش( پروفسر Hidesaburo Ueno , یک پروفسر از گروه آموزشی کشاورزی در دانشگاهی از توکیو ) در سن 2 ماهگی در سال 1924 به توکیو برده شد .
پروفسور هر روز صبح به سمت ایستگاه راه آهن شی بویا ، قدم می زد و هاچیکو مایل بود که صاحبش را همراهی کند و هر روز صبح پروفسور به همراه هاچیکو به سمت ایستگاه راه آهن قدم می زدند .
پروفسور در هر بعد از ظهر سر ساعت معین از کار برمی گشتند به ایستگاه راه آهن شی بویا . هاچیکو مایل بود که از خانه خارج شود و در سر ساعت معین برای خوشامد گویی به صاحب خود در ایستگاه راه آهن حاضر می شد و پروفسر و هاچیکو به همراه هم به خانه باز می گشتند .
این زوج به صورت روزانه تا تاریخ ماه می 1925 با هم به ایستگاه راه آن شی بویا می رفتند و با هم بر می گشتند،
در روزی که پروفسور Hidesaburo Ueno به علت خونریزی مغزی در دانشگاه در گذشت و هرگز به ایستگاه راه آهن شی بویا ، جایی که دوستش به انتظارش نشسته بود ، بازنگشت .
هاچیکو آن روز رو چون روزهای دیگر ، تا دیر وقت ، صبورانه به انتظار دوست و صاحبش در ایستگاه راه آهن منتظر ماند . هاچیکو هر روز ، دوباره و دوباره ، به انتظار دیدن پروفسور و بازگشت پروفسور می نشست و شب زنده داری می کرد .
هاچیکو را به خانه ای جدید در مایل ها دورتر بردند .
اما هاچیکو می خواست ادامه بده و فرار می کرد و برای انتظار به ایستگاه راه آهن شی بویا باز می گشت .
بسیاری از مردمی که از طریق ایستگاه راه آهن شی بویا سفر می کردند و هاچیکو را در انتظار مداوم می دیدند ، برای خوش شانسی
غذایی رو هدیه می کردند و سر هاچیکو را نوازش می کردند .
در همان سال ، یکی از داشجویان با وفای پروفسورUeno که در مورد مواردی مربوط به نژاد آکیتا کارشناس بود به ایستگاه راه آهن شی بویا رفت . سگی رو دید و دنبالش رفت تا خانه ی Kobayashi همان خانه ی Professor Ueno — Kikuzaboro دانشجو زمانی که داستان زندگی هاچیکو را فهمید ، بعد از آن ملاقات ، آمارگیری انجام داد در مورد نژاد آکیتا در ژاپن و بعد از تحقیق ، فهمید که فقط 30 عدد نژاد آکیتای اصیل در ژاپن بودند. به ضمیمه هاچیکو از ایستگاه راه آهن شی بویا . دانشجوی سابق پروفسور ، بارها سگ رو ملاقات کرد و سال ها چندین مقاله در باره ی وفاداری چشم گیر هاچیکو ، منتشر کرد .
در سال 1932 ، یکی از این مقالات در روزنامه ی largest توکیو به چاپ رسید . که هاچیکو را در صحنه ی نمایش ملی قرار داد .
هاچیکو به انتظارش ادامه داد تا زمانی که حتی به سن بالا رسیده بود و به ورم مفاصل دچار شده بود .
هاچیکو در تاریخ 8 مارچ 1935 ، درگذشت . او در یک خیابان در شی بایو پیدا شد .

بقایای جسدش پر شده و نصب شده و در موزه ی ملی Science توکیو در ژاپن نگه داری می شود .


picture


در آپریل 1934 ، یک تندیس برنزی ایستاده که شباهت زیادی داشت به هاچیکو در ایستگاه راه آهن شی بویا نصب شد .
تندیس در جنگ جهانی دوم از بین رفت .
در سال 1948 ، جامعه باز سازی تندیس هاچیکو را به عهده ی Takeshi Ando ، پسر مجسه سازی که اولین تندیس را ساخت ، گذاشتند.
پسر مجسمه ساز ، قبل از زمانی که از دنیا برود ، بیش ار یک تندیس ساخت .
تندیس جدید که به صورت ایستاده بود در سال 1948 ساخته شد و هنوز پا برجاست و برای ملاقات به شدت محبوب است .
ورودی ایستگاه نزدیک تندیس ، به نام Hachikō-guchi است به معنای : "The Hachikō Exit", و یکی از 5 خروجی ایستگاه شی بویا است .

توضیحات :
ساعت دقیق بازگشت پروفسور و رفتن هاچیکو به ایستگاه شی بویا
به دلیل اینکه در هر بازگویی یک ساعت عنوان شده است ، کاملا مشخص نیست .
ساعات ذکر شده ( 3-4-5 و در بعضی موارد 6 غروب )
به همان علت : مدت زمانی که هاچیکو در کنار صاحب اش زندگی کرد ، دقیق مشخص نیست ( 8 ماه - 1 سال و 4 ماه )
مدت زمانی که هاچیکو زیست ، دقیقا مشخص نیست
( 9 سال - 10 سال - 11 سال و حتی در بعضی موارد به 12 سال هم اشاره شده است )
دلیل مرگ پروفسور هم سکته ی قلبی یا خونریزی مغزی ذکر شده است .


picture


نوشته های ویکیپدیا:
هاچیکو (به ژاپنی: ハチ公) (زادهٔ ۱۰ نوامبر ۱۹۲۳ - درگذشتهٔ ۸ مارس ۱۹۳۵) سگ نر سفید رنگی از نژاد آکیتا بود که در نزدیکی اوداته، آکیتا در کشور ژاپن به دنیا آمد.
داستان زندگی این سگ و سپس ارتباط صمیمانه او با پروفسور شابرو اوینو و وفاداری بی‌حدش به این پروفسور باعث گردید تا به عنوان اسطوره وفاداری در ژاپن شناخته شود و پس از مرگش به یک سمبل تبدیل شد و از روی زندگی او کتابی نوشته و سپس فیلمی تهیه گردید و در توکیو و در ایستگاه قطاری که هر روز به انتظار ورود
پروفسور شابرو اوینو می‌ایستاد نیز مجسمه یادبودی بنا گردد.
در سال ۲۰۰۹ فیلم هاچی: داستان یک سگ براساس زندگی هاچیکو ساخته شد.
در ۱۹۲۴ هایدسابورو اوینو، استاد دانشکده کشاورزی دانشگاه توکیو ، سرپرستی هاچیکو را که سگی از نژاد آکیتا و به رنگ قهوه ای مایل به طلایی بود به عهده گرفت .
در طول زندگی صاحبش، هاچیکو در پایان هر روز به استقبال او در ایستگاه شیبویا می رفت. این دو عادت روزانه خود را تا می ۱۹۲۵ ادامه دادند، هنگامی که پروفسور اوینو دیگر از کار برنگشت . پروفسور که دچار خونریزی مغزی شده و مرده بود، هرگز به ایستگاهی که هاچیکو منتظر او بود نیامد. اما هر روز و به مدت نه سال بعد هاچیکو دقیقا هنگامی که قطار به ایستگاه می رسید منتظر اوینو می ماند.
هاچیکو کم کم توجه دیگر مسافران را نیز به خود جلب کرد. بسیاری از مردمی که به طور معمول از ایستگاه شیبویا استفاده می کردند هاچیکو و پروفسور اوینو را هر روز دیده بودند. برخوردهای اولیه از طرف مردم خصوصا از طرف آن هایی که در ایستگاه کار می کردن الزاما دوستانه نبود. با این وجود بعد از چاپ اولین مقاله در مورد او در چهارم اکتبر ۱۹۳۲ در روزنامه ی آساهی،مردم شروع به آوردن غذا برای تغذیه او در هنگام انتظارش شدند.

مراسم تشییع جنازه - آخرین تصویر شناخته شده از مرگ Hachiko همراه با همسر صاحبش پروفسور اوینو (ردیف جلو، نفر دوم از سمت راست) و
کارکنان ایستگاه 8 مارس 1935 .


picture


بنای تاریخی هاچیکو در کنار قبر استاد اوینو در گورستان Aoyama، Minato، توکیو موزه Shirane


picture


در سال ۱۹۳۲ یکی از دانشجویال اوینو (که در مورد نژاد آکیتا تخصص یافته بود) هاچیکو را در ایستگاه دید و او را تا منزل کوبایاشی دنبال کرد (منزل باغبان سابق پروفسور) و همانجا از سرگذشت زندگی هاچیکو باخبر شد. اندکی بعد از این ملاقات، دانشجوی سابق یک آمار مستند از نژاد آکیتا را منتشر کرد. تحقیق او تنها ۳۰ مورد از نژاد خالص آکیتا را پیدا کرد که هاچیکو نیز یکی از آن‌ها بود.
او بارها به دیدار هاچیکو رفت و در طی چند سال چندین مقاله در مورد وفاداری وصف ناپذیر آن سگ نوشت. در ۱۹۳۲ یکی ار این مقاله‌ها که در روزنامه ی توکیو آساهی منتشر شده بود سگ را در کانون توجه ملی قرار داد. هاچیکو تبدیل به یک شور ملی شد. وفاداری او نسبت به خاطرات رئیس اش به عنوان روح وفاداری به خانواده که همه باید برای دستیابی به آن تلاش کنند مردم ژاپن را تحت تاثیر قرار داد. معلم‌ها و مردم حمیت مثال زدنی هاچیکو را به عنوان الگویی برای پیروی به بچه‌ها به کار می‌بردند. یک هنرمند ژاپنی مشهور تندیسی از آن سگ را خلق کرد و در سراسر کشور آگاهی تازه‌ای از نژاد آکیتا به وجود آمد.
در نهایت، وفاداری افسانه‌ای هاچیکو به سمبلی ملی از وفاداری مخصوصا برای شخص و حاکمیت امپراتور تبدیل شد.
مرگ : هاچیکو در هشتم مارس ۱۹۳۵ مرد و در خیابانی در شیبویا پیدا شد. در مارس ۲۰۱۱ دانشمندان پی به عامل مرگ هاچیکو بردند: او سرطانی در فاز انتهایی و عفونت فیلاریاز داشت. در شکم هاچیکو همچنین ۴ سیخ یاکی‌توری پیدا شد، اما این سیخ ها به معده او آسیب نرسانده یا باعث مرگ او نشده بودند.

فیلمی از تصویرهای گردآوری شده از هاچیکو «زندگی و مرگ»






و این داستان حقیقی و باورنکردنی از وفاداری بی حد سگی است که ثابت کرد عشق هرگز نمیمیرد و هیچگاه فراموش نخواهد شد .


بر همین اساس بود که فیلمهایی نیز در مورد زندگی هاچیکو درست شد (در ژاپن و آمریکا «فیلم ها در یوتیوب موجود هستند») فیلم آمریکایی با بازی "ریچارد گیر" و "جون الن" ساخته شد. ابتدای فیلم ها با هم اختلاف دارد و داستان را متفاوت درست کرده اند ولی در پایان به یک نتیجه رسیده اند .


picture




تصویرهای دیگر :
image image image image image image image image image image image image image image image image image image image image image image image image image image image image image image image image

فیلم درست شده در ژاپن و به زبان ژاپنی ولی با زیر نویس انگلیسی را در زیر و با ابزار ***شکن ببینید .






امضای میدوری :
[تصویر: midori-sign-500.png]
( آخرین ویرایش در این ارسال: 17 - January - 2016 08 : 05 PM، توسط : میدوری .::.  دلیل ویرایش: )
محل حضور کاربر در تالار :  admin میدوری در تالار ميدوری حضور ندارد .
ديدگاه کاربران برای مطلب : help (روی آیکون مورد نظر کلیک کنید تا دیدگاه شما ثبت شود . در صورت انصراف تا دوبار می توانید دیدگاه خود را ثبت کنید . برای پاک کردن دیدگاه روی همان آیکون یک بار کلیک کنید تا دیدگاه شما پاک شود .)

 1 کاربر  (لیست)
 1 کاربر
برچسب ها :

12 - December - 2015 16 : 12 PM
نقل قول این ارسال در یک پاسخ


subscription
quickreply advancequickreply report





2 کاربر حاضر در تاپیک: (0 عضو, و 2 مهمان). 2 مهمان