تالار میدوری

نسخه کامل: بررسی واژه ی « رُستم»
شما در حال مشاهده نسخه تکمیل نشده می باشید. مشاهده نسخه کامل با قالب بندی مناسب.
بررسی واژه ی « رُستم»
یکی از پهلوانان افسانه ای ماکه درتاریخ اساطیری مان همپای «هرکول» یونانی است و بارِ نازش های شاهنامه بر دوش اوست «رستم» نام دارد.
پرسش : واژه ی «رستم» ازکجا آمده؟ و چه معنایی دارد؟
پاسخ : واژه ی «رستم» یک واژه ی کهن ایرانی است ولی یک واژه ی یکپارچه (بسیط) نیست، یک واژه ی پیوندی (مرکب) است بدین گونه که نخستین ریخت این واژه «رستهم» (رُست+تهم) بود.
واژه ی «رُست» ریشه ی کارواژه ی «رُستن» به معنای «روییدن» و «بالیدن» است و واژه ی «تهم» نیز درکاربرد «زورمندی و نیرومندی و توانایی» بکارمی رود .

مانند:
تهمینه = وابسته به نیرومند
تهمورس = سگِ نیرومند
تهماسب = اسبِ نیرومند
تهمتن = پیکر نیرومند


picture


رفته رفته «تِ» رُست و «تِ» تَهم در یکدیگر فرورفتند و «رستهم» گفتند و نوشتند و سپس درزبان پارسی امروزی «ه» نیز افتاد و «رستم» گفته و نوشته شد .



بر این پایه :
رستم یعنی کسی که با نیرومندی روییده و بالیده و بزرگ شده است و یا بهتر است بگوییم «رستم» یعنی «روییده ی توانا» یا «توانای رویا»
گروهی اندک نیز برآنندکه «رُس» یا «رُست» معنای «دلیر واستوار» را هم می هد که این باور سست است .


برگرفته از کتاب : در ژرفای واژه ها اثر دکتر ناصر انقطاع
لینک مرجع