16 - December - 2013, 23 : 01 PM
همزه در نوشتار پارسی
همزه در نوشتار پارسی جایی ندارد. آلودگی دبیره ی پارسی تنها به نوشتن «صد» «صندلی» با بندواژه تازی «ص» و نوشتن طوفان و طپش و طوس و طالش و... و... با بندواژه ی تازی «ط» پایان نمی گیرد که نادانان دست اندازی به نوشتار پارسی را تا بدانجاکشیده اندکه «همزه» تازی راکه در نوشتار ما جایی ندارد بسیاربکار می برند.
شاید گروهی چشمگیر از پارسی نویسان روزانه ده ها بار «همزه ی تازی» را در نوشتارهای خودبکار می برند و نمی دانندکه این نشانه ی نوشتاری در زبان پارسی جایی ندارد (بجز یک واژه که آ ن واژه ی «زائو» است که آن را هم باید «زایو» نوشت و گفت زیرا ازریشه ی کارواژه ی «زاییدن» می آ ید، نه «زائیدن»).
بر این پایه نوشتن واژه های «پائین. پائیز. موئین. روئین. آئین. پرگوئی. چائی. می گوئیم. بگوئم. آمریکائی. بیائیم. دریائی و... و... و مانند اینها» نادرست است و باید: «پایین. پاییز. مویین. رویین. آ یین. پرگویی. چایی. می گوییم. بگوییم . آمریکایی. بیاییم و دریایی» و چون اینها نوشت.
از دوران صفویان، افشاریان، زندیان و قاجاریان، دبیران (منشی های) درباری ، هنگامی که برای نمونه به ساخت های مانند «سایه ی خدا در روی زمین» و یا «پایه ی تخت دادگستر...» برمی خوردند، به آوایی که پس از «سایه» و «پایه» و مانند اینها از دهان بیرون می آ مد «یای لَیّن» یعنی «ی نرم» می گفتند و این آوا را به گونه «ی» کوچکی در بالای واژه می نوشتند.
رفته رفته این بندواژه (حرف) به گونه ی «همزه» (ء) درآ مد و تا امروز دنبال می شود.
درباره ی بازی هایی که بندواژه ی «ی» در زبان پارسی دارد ودر همین کتاب دربخش جدا به گستردگی نوشته شده است ولی در پایان این جُستار شایسته است به یک نادرستی دیگردرزمینه ی بکار بردن نابجای «همزه» بپردازیم.
بسیار دیده شده است که در پشت پوشانه (جلد) کتاب ها می نویسند: «بهاء ... ریال»
در جایی که گذشته ازبکارگیری نادرست «همزه» در اینجا، معنای واژه را نیز دگرگون می کنند.
زیرا «بهاء» در زبان تازی به معنای «درخشندگی. رونق. فر و شکوه» است.
مانند «بهاءالدین» , «بهاءالحق» , «بهاءالملک» که معنای «رونق دین یا شکوه دین» , «شکوه خدا یا فرّ ایزدی» و «شکوه کشور» را می دهند.
در جایی که «بها» (بی همزه) به معنای ارزش و قیمت است.
بر این پایه باید نوشت: «بهای کتاب ... ریال» یا «بها: ... ریال».
برگرفته از کتاب : در ژرفای واژه ها اثر دکتر ناصر انقطاع