01 - January - 2015, 15 : 12 PM
بررسی واژه ی «برگ»
از هر پارسی گوی و پارسی نویسی که بپرسید واژه ی «برگ» یعنی چه؟ بی درنگ پاسخ می دهد، آن چیزی است که در درختان می بینیم و بر شاخه ی گیاهان می روید ولی چنین نیست . واژه ی برگ در زبان پارسی ، معنای «پوشش» را می دهد ، چون برگ ها شاخه های برهنه ی درختان و دیگر گیاهان را می پوشانند . به آنها «برگ» می گویند. برای روشن تر شدن جستار ، به نمونه های دیگری که از واژه ی «برگ» ساخته شده می پردازیم .
ساز و برگ:
یعنی پوشش و ابزارهایی که برای ساختن سپاه بکارمی رود .
بی برگ و نوا:
یعنی کسی که پوشش بر تن و ابزارهایی برای زندگی ندارد.
( واژه ی «نوا» چند معنا دارد . 1 - ناله 2 - پرده های موسیقی 3 - ابزارهای زندگی وگذران و هنگامی که می گویند: «فلانی به نان و نوایی رسید» یعنی «به نان وکاچال و ابزارهای زندگی رسید» پس بی برگ و نوا یعنی بی تن پوش و بی کاچال (وسایل خانه) و بی ابزار زندگی . )
برگ استوان:
این ساخت از دو واژه ی «برگ + استوان» پدید آمده است که «استوان» ریخت دیگری از واژه ی «استوار» است به معنای «محکم و سفت و پابرجا» واژه ی «استوان» هم از ریشه ی «استوان» آمده زیرا بر پایه دستوری که در زبان ما ، رواست «الف» از آغاز واژه می افتد و «آوای الف» به بند واژه ی پس از آن (که سین است) می رود و «اُستوان» را «سُتوان» نیز می گویند.
همچنین پایه ای را که فشار ساختمان بر روی آن است ، «ستون» نیز می گویند . به معنای «استوار و محکم و پابرجا» (این واژه در آغاز «استوان» بوده که دو الف آن افتاده و «ستون» شده است .)
«برگ» را نیز دانستیم به معنای «تن پوش» و «پوشش.
پس «برگ استوان» (یا برگستوان) یعنی رخت محکم و تن پوش استوار و این جامه ای بوده که جنگجویان بر تن می کردند تا پیکرشان را از گزند شمشیر و تیرها و نیزه ها نگهدارد.
در پایان سخن چند نمونه از چامه سرایان کهن که در آنها «برگ» در کاربرد رخت و پوشش آمده است:
برگرفته از کتاب : در ژرفای واژه ها اثر دکتر ناصر انقطاع