تالار میدوری

نسخه کامل: بررسی واژه ها ی «گیتی , جهان , کیهان , گیتا و گیهان»
شما در حال مشاهده نسخه تکمیل نشده می باشید. مشاهده نسخه کامل با قالب بندی مناسب.
بررسی واژه ها ی «گیتی , جهان , کیهان , گیتا و گیهان»

در زبان پارسی ، سه واژه هست که هر چند هرسه یک برآورد رادر اندیشه آدمی پدید می آورند ولی در ژرفای آن واژه ها معنای شان از یکدیگر جدا هستند. بیشتر واژه شناسان کهن بر این باورندکه ‌«گیتی» تنها و تنها به کره خاکی یعنی گویالی که ما در آن بسرمی بریم گفته می شود.
آنندراج می نویسد: گیتی یعنی عالم پایین. (کره خاکی)
ناظم الاطبا نیز آورده است: گیتی به کره ارض (کره خاکی) گفته می شود.
همین گونه در واژه نامه های دیگر، واژه ی «گیتی» را ‌«گویال خاکی‌» (کره زمین) دانسته اند. به همین انگیزه هرگاه خواست گوینده، جهان دیگر (عالم آخرت) باشد ، واژه ی «آن گیتی‌» را بکار می برد. ولی به تازگی ، دیده شده است که واژه ی «گیتا» را نیز در کاربرد واژه ی ‌«گیتی‌» بکار می برند که در هیچ یک از فرهنگنامه هایی که در دسترس نویسنده بود، چنین واژه ای دیده نشد.
رودکی می گوید:
اَبا خورشید سالاران «گیتی»
سوار رزم ساز و گُرد نستوه

و باز از رودکی است:
هموار خواهی کرد «گیتی» را؟
«گیتی» است , کی پذیرد همواری؟

دقیقی سروده است:
دقیقی چار خصلت برگزیدست
به «گیتی» در , زخویی ها و زشتی

و سرانجام از فردوسی است:
زبهر جهاندار شاه کیان
ببستند گُردان «گیتی» میان

گهگاه ‌«گیتی» را در کاربرد معنای ‌«زمانه» نیز بکار برده اند.

از آن میان از عنصری می خوانیم:
یکی مهره باز است «گیتی» که دیو
ندارد به ترفند او , هیچ «تیو»

‌(«تیو‌» به معنای ‌«تاب و توان» است) .
و در این کاربرد، ساخت های ‌«سفله گیتی . گیتی دون . کگیتی آدمی کش. گیتی سفله پسند‌» را درزبان خود داریم .

فردوسی می گوید:
که «گیتی» سپنج است و جاوید نیست
فری برتر از فرّجمشید نیست

(سپنج به معنای ‌«عاریتی‌»، ‌«موقت‌» و‌ «ناپایدار» است) .

جهان:
پیش از بررسی معنای این واژه ، شایسته است گفته شود که واژه ‌ «جهان‌» از دیدگاه دستوری «نام کننده» (اسم فاعل) است ، ازکار واژه ی «جهیدن‌» . مانند: دوان ، گویان ، پرسان ، روان ، گریان ، خندان و ... و ... ‌«جهان‌»

پس ‌«جهان» یعنی چیزی یا پدیده ای که پیوسته در حا‌ل «جهیدن» و گذشتن است . ولی بر پایه ی روشی که در زبان پارسی روا است ، این صفت (سرشت) بجای «نام» (اسم) نشسته است و فردوسی به شیوایی آن را نشان داده است.

فردوسی:
بیامد به تخت کیان برنشست
گرفت این جهانِ «جهان» را بدست

واژه ی ‌«جهان‌» به باور بیشترینه پژوهشگران ، هم به ‌«گویال زمین» (کره خاکی) گفته می شود و هم به جهان گسترده ی کنونی ، ازستارگان وکهکشان ها و همه ی جهان و هستی و هر چیز که ما در زمین و آسمان می بینیم و یا هست اما از چشم ما دور است . به همه ی اینها در زبان پارسیِ درست «جهان‌» می گویند.
باز هم برای استواری سخن خود ، از چند کاروان سالار ادب پارسی، دو - سه نمونه می آورم :

کسایی مروزی می سراید:
خدای عرش «جهان» را چنین نهاد , نهاد
که گاه مردم آن شادمان و گه ناشاد



picture


رودکی سروده است:
جمله صید این جهانیم پسر
ما چو صَعوه , مرگ بر سان زغن

و فردوسی بزرگ می گوید:
«جهان» آزموده دلاور سران
گشادند یک یک به پاسخ زبان

از این واژه ساخت های فراوانی پدید آمده است، از آن میان: جهان آشوب ، جهانگیر ، جهانبخش ، جهان پیما، جهان آفرین ، جهانگرد ، جهاندار ، جهانبان ، جهان بانو ، جهانشاه، جهان بین ، جهانخوار ، جهان پرست ، جهان پرور و ... و ...

کیهان:
پیش از بررسی معنا وکاربرد این واژه ، شایسته است بدانیم که این واژه را هم ‌«کیهان‌» می نویسند و هم ‌«‌گیهان» . . .
به همین انگیزه در برآورد معنای آن، میان واژه شناسان دودستگی است .
گروه نخست که بیشترینه را در برمی گیرد ، برآنندکه «کیهان» به آسمان ها و گویال ها و گردنده هایی که در آن سرگردانند ، گفته می شود نه به زمین خاکی و تازی این واژه نیز (فضا) است . )
در زبان پهلوی ساسانی به آنچه که امروز کیهان و فضا گفته می شود: ‌«اِسپاش» می گفتند و همین واژه به زبان انگلیسی رفت و Space (اِسپِیس) گفته شد.
گروه دوّم برآنند که واژه ‌ «کیهان‌» در آغاز ‌«گیهان» بوده است و ‌«گیهان‌» هم دگرگون شده ی واژه ی ‌«گهان» ‌ «جهان‌» است . بر این پایه، همان معنایی را که برای جهان می دانیم (که کره زمین و آسمان ها را دربرمی گیرد) ، باید برای «کیهان‌» و ‌«گیهان» هم بکار ببریم. ولی این گروه نگفته اند که آیا واژه ای داریم که تنها به آسمان ها و ستارگان و همه ی آنچه که در آسمان است گفته شود؟! . بویژه آنکه ، برخی از استادان ادب جدایی چشمگیری میان واژه های ‌«جهان» و ‌«کیهان» از دیدگاه معنا ، قایل هستند. برای نمونه: .

ناصر خسرو می گوید:
بگوی شان که «جهان» سروِ من چو چنبر کرد
به مَکر خویش خود این است کار , «کیهان» را

باز هم از ناصر خسرو است:
رو , دل ز «جهان» بازکش که «کیهان»
بسیار کشیده چون تو در دام

و فردوسی می سراید:
چو نیکی نُمایدت «کیهان» خدای
تو با هرکسی نیز , نیکی نمای

به هر روی ، امروز درگفتار و نوشتار پارسی زبانان ، جدایی چشمگیری میان معنای ‌«گیتی» و «جها‌ن» و «کیهان» است: گیتی به هرچه که روی کره ی خاکی است گفته می شود.
جهان، هم به آنچه که روی کره خاکی است و هم به آنچه که در سراسر آسمان ها است گفته می شود (سراسرکائنات). و کیهان، تنها جهان آسمان ها وستارگان است.


براین پایه ، هیچگاه :
بجای کیهان نورد نمی گوییم جهان نورد یاگیتی نورد
بجای پرتوهای کیهانی نمی گوییم پرتوهای جهانی یا پرتوهای گیتی
بجای کیهان پیما نمی گوییم جهان پیما یاگیتی پیما
بجای کیهانگرد نمی گوییم جهانگرد یاگیتی گرد


برگرفته از کتاب : در ژرفای واژه ها اثر دکتر ناصر انقطاع
لینک مرجع