28 - October - 2014, 35 : 12 PM
بررسی واژه های «دُمبک , تنبک و ضرب»
یکی از ابزارهای نواختن، در موسیقی ایرانی که نوازندگان آن را درگروه «سازهای ضربه ای» (یاکوبه ای) جای داده اند، ابزاری است که نام تازی آن «ضرب» است.
واژه ی «ضرب» در زبان تازی یعنی «زدن» و کوبیدن و شاید چون پیوسته با انگشتان به آن «ضربه» می زنند و می گوبند، این نام نا زیبای تازی را به آن داده اند . در جایی که نام آن در میان مردم کوچه و بازار «دمبک» یا «تمبک» یا «تنبک» و یا «دُنبک» است. گروهی پنداشته اندکه واژه ی «دمبک» یا «دُنبک» در آغاز «دمبه!!» یا «دنبه» بوده است. چون گهگاه نوازنده، با اندکی چربی، آن را چرب می کرده است و وابستگی ای با دنبه» یا «دمبه» دارد!!
پیروان این باور می گویند پسوند «َک» هنگامی که از زبان پهلوی ساسانی به پارسی دری «پارسی امروزی» آمد به «اِه» دگرگون شد . مانند: «آشیانک،کارنامک، پرندک جاودانک» که امروز آشیانه،کارنامه، پرنده، جاودانه و پیمانه ... شده است. درست است که پسوندهای «َک» در زبان پهلوی ساسانی به«اِه» در پارسی کنونی دگرگون شده است ولی این دستور ، درباره واژه ی «دمبک» یا «دنبک» روا نیست. همچنین این ابزار را به هنگام نواختن چرب نمی کنند.
برگرفته از کتاب : در ژرفای واژه ها اثر دکتر ناصر انقطاع