تالار میدوری

نسخه کامل: بررسی واژه های «جغّه - جیغه»
شما در حال مشاهده نسخه تکمیل نشده می باشید. مشاهده نسخه کامل با قالب بندی مناسب.
بررسی واژه های «جغّه - جیغه»
بر روی کلاه یا دستار شاهان، زیوری از پَر دُرنا یا کُلنگ (گونه ای پرنده) و یا مرغ ماهیخوار جای می دادندکه نماد شاهی یا دلاوری و سرکردگی بود و به این آذین «پرک» یا «جغه‌» و یا «جیغه‌» می گویند.
این روش بویژه از پس از اسلام در ایران روا شد و رفته رفته معنای «تاج» شاهی را نیز به خود گرفت.
واژه ی ‌«جغه» یا ‌«جیغه» واژه ای است پارسی. بر این پایه نوشتن آن به گون‌ «جقه‌» یا ‌«جیقه‌» (با ‌«ق‌») نادرست است و این دبیره ی نادرست از زمان صفویان و افشاریان روا شد.


picture


سنجرکاشانی می گوید:
«جیغه»ی کسرا بلرزد بر سرِ دستار ما
آشیان سازد هما در سایه ی دیوارما

و چامه سرایی به نام ‌«اشرف» می نویسد:
لعل گوهرباراو , از بَس مُرَصَّع خوان بود
«جیغه» گردد چون زند از خشم , فریادم بسر

و چامه سرای دیگری به نام ظهیر می سراید:
ماه گردون گشای «جیغه»ی او
ناسخ رایت فریدون باد

در زبان پارسی، ساخت دیگری نیز از واژه ی «جغه‌»، داریم و آن «بُته جغه» است که نقش از سروِ سرافکنده را نشان می دهد و آن را نماد ‌زیبایی و فروتنی ایران ، دانسته اند و این نقش را بر روی «گستره‌» (فرش)ها و پارچه ها و خاتم کاری ها و دیگر زیورهای ایران بسیار دیده ایم.

برگرفته از کتاب : در ژرفای واژه ها اثر دکتر ناصر انقطاع
لینک مرجع