22 - March - 2014, 44 : 11 AM
ریشه ی واژه ی «سیستان»
یکی دیگر از استان های ایران که ریشه ی بسیار کهن در تاریخ ما دارد ، استان «سیستان» است. هنگامی که آریاها از دشت های سرد شمال کشورمان بسوی جنوب سرازیر شدند، در سده هفت پیش از زایش مسیح ، یک بخش بزرگ از آنان به نام «سکایا» راه جنوب خاوری را در پیش گرفتند و در بخشی که امروز بخش باختری افغانستان و مرز خاوری ایران تا ترکستان امروزی را می پوشاند، جایگزین شدند این تیره در زمان هخامنشیان و حتا پیش از آن، با شاخه های پیشین خود پیوندهای نزدیک تری را پدید آوردند.
سکاها را برخی از جغرافیدانان و تاریخ نویسان «سَک» و «ساک » و یا «ساس» هم نامیده اند.
داریوش بزرگ در سنگ نبشته های خود ، این تیره ی آریایی را «سَکه» نامیده است.
یونانیان «سَکاها» را «اسکوت» می گفتندکه درزبان یونانی به معنای «پیاله» است زیرا اینها همیشه یک پیاله با خود داشتند و شاید به همین انگیزه نام شان «سکا» شده باشد.
به هرروی تیره «سَک» یک تیره جنگجو و دلاور بودند و فردوسی ، رستم را از این تیره می شناسد و همین تیره بودند که «هوخشتر» پادشاه ماد را در یک نبرد سخت شکست دادند و توانستند شرط های سنگین خود را به او بپذیرانند . حتا در برخی از چامه های فردوسی بزرگ، «سَکاها» را از ایران جدا دانسته و می گوید
آن گونه که از تاریخ ها برمی آید سکاها ، بسیار سخت کوش و سخت پیمان و سخت جان بوده اند و هرگاه باکسی پیمان می بستند تا پای جان از این پیان پاسداری می کردند. بگذریم بخشی را که این تیره در آن جای گرفتند «سَکستان» نامیدند یعنی «استان سَک ها» یا «استان سَکاها».
ناگفته نماند که این بخش ازکشورمان تا پیش ازفرمانروایی فرهاد دوم پادشاه اشکانی «زَرَنگ» نامیده می شد و با ماندگار شدن سَکاها در این بخش «سَکستان» گفته شد.
واژه ی «سکستان» در درازای زمان، رفته رفته به سیستان دگرگون شد و امروز به نام در میان ایرانیان شناخته شده است.
برگرفته از کتاب : در ژرفای واژه ها اثر دکتر ناصر انقطاع