تالار میدوری

نسخه کامل: ریشه یابی واژه ی «سوگند (خوردن) آو وَنت سوکنتا»
شما در حال مشاهده نسخه تکمیل نشده می باشید. مشاهده نسخه کامل با قالب بندی مناسب.
ریشه یابی واژه ی «سوگند (خوردن) آو وَنت سوکنتا»
آیا تاکنون از خود پرسیده ایم چرا واژه ی ‌«سوگند» را با ریشه ی کار واژه ی«خوردن‌» بکار می بریم؟ (حتا واژه‌ «<قَسَمِ» تازی را نیز با ریشه ی کار واژه ی «خوردن» بر زبان می آوریم).

سیامک سوگند‌ «خور‌د» که هرگز پرویز را ندیده است.
پریوش گفت: سوگند «می خور‌د» که این نوشته از من نیست.
دانش آموزان سوگند «خوردند‌»که در آموختن ، کوشا باشند.
ما قسم ‌«می خوریم‌» که در راه میهن جانفشانی کنیم.
سربازان سوگند ‌«خوردند‌» و سر دوشی گرفتند.


پاسخ آن است که در زمان های دور، هنگامی که دو یا چند تن با یکدیگر درگیر می شدند و کار به دادگاه های آن روزی می کشید ، داور دادگاه یا پی می برد که چه کسی یا کسانی گناهکارند و یا داستان میان آنهابسیار پیچیده بود، به گونه ای که داور نمی دانست گناهکارکیست.
در صورت نخست برای او آسان بودکه رای به گوشمالی و پاداَفره گناهکار بدهد ولی هرگاه ، کار تا بدان پایه پیچیده بودکه نمی توانست گناهکار را از بی گناه جداکند، روشی را که در آن هنگام روا بود، بکار می گرفت و آن روش چنین بودکه دستور می داد آوندی (ظرفی) را که در آن آب آمیخته به گوکرد ریخته بودند بیاورند.
به این آبگونه، در زبان اوستایی ‌«آو + وَنت + سوکِنتا» می گفتند..
همان گونه که می بینید این ساخت از سه بخش «آو + ونت + سوکنتا» ساخته شده است.
واژه ی «آ‌و» همان ریخت باستانی واژه ی ‌«آب» است.
«ونت» که در زبان اوستایی به گونه ی «پیشوند» بکار می رفت ، در زبان پهلوی ساسانی و اشکانی و پارسی امروزی به گونه ‌«پسوند‌» بکار می رود ، درکاربرد معنای «دارنده» می آمده .

مانند:
وَنتِ خوتا (که امروز ‌«خداوند» شده است)
وَنتِ شَتر (که امرو‌ «شهروند‌» شده است)
وَنتِ پی (که امروز «پیوند» می گویند)




picture


بخش سوم واژه که «سوکنتا»، است به معنا‌ی «گوگرد‌» است که در زبان پهلوی «سوگنت» و در پارسی امروزی «سوگند‌» شده، در جایی که ریخت دیگر این واژه (گوگرد) نیز در زبان ما روا است.
به هرروی، داور دادگاه می گفت که ‌«آو ونت سوکنتا‌» (آ ب گوگرد دار) را به دادگاه بیاورند و به دو سوی کشاکش و درگیری دستور می داد که این آب را بیاشامند و بدین گونه راستگویی و دروغگویی آنها را می آزمود.
«کارل فردریک گلدنر» خاورشناس نامداردر این باره می گوید :
چون گوگردِ مُلیّن (آبکی و اندک و سبک) اثرش مشکوک است، می توان پنداشت که در روزگار پیشین به هنگام دادرسی، آن را به آب آمیخته، به متهم می نوشانیدند و از روی دفع شدن از شکم و یا ماندن آب در شکم، گناهکاری یا بی گناهی او روشن می شد...
این روش را «خوردن سوگند‌» (یعنی خوردن آب آغشته به گوگرد سبک) می نامیدند . زمانی که تازیان به ایران آمدند و واژه ی «قسم‌» نیز درکاربرد «سوگند» بکار رفت، این واژه ی تازی را هم باکارواژه ی «خوردن‌» بکار می گیرند. ساخت های ‌«سوگند خوردن‌» و «قسم خوردن‌» را درگفتار پارسی زبان های امروزی بسیار شنیده و خوانده ایم.
در پایان این گفتار، از زبان چامه سرایان نامور ایرانی، چند نمونه می آورم.

ابوشکور بلخی می گوید:
من آنگاه سوگند اینان «خورم»
کز این شهر , من رختِ برتر بَرَم

فردوسی بزرگ می سراید:
همان نیز , شهراب برگشته بخت
که سوگند « خوردی» به تاج و به تخت

نظامی گنجه ای می گوید:
بسی سوگند «خورد» و عهدها بست
که بی کابین نیارد سوی او دست

خاقانی می گوید:
سوگند «خورد» مادر طبعم که در ثناش
از یک شکم , دوگانه , چه جوزا برآورم

و سرانجام از سعدی است:
سعدی از جان «می خورد» سوگند و می گوید به دل
وعده هایش را وفا هرگز نبودی کاشکی


برگرفته از کتاب : در ژرفای واژه ها اثر دکتر ناصر انقطاع
لینک مرجع