تالار میدوری

نسخه کامل: ریشه ی واژه ی «اردبیل»
شما در حال مشاهده نسخه تکمیل نشده می باشید. مشاهده نسخه کامل با قالب بندی مناسب.
ریشه ی واژه ی «اردبیل»
شهر«اردبیل‌» که گویا این روزها مرکز استان اردبیل شده است، از شهرهای بسیار کهن و پیشینه دار ایران است وگهگاه ساختن آن را به منش ها و قهرمانان باستان نیز وابسته می کنند. نام این شهردر درازای تاریخ دگرگونی هایی کم وبیش داشته است .

بدین گونه:
درکتاب‌ «حدودالعالم» آ ن را «اَردَویل‌»
درکتاب ‌«معجم البلدان» نوشته ی «یاقوت حموی» «اَردَبیل».
در غیاث اللغات نوشته ی ‌«محمد جلال الدین غیاث الدین‌»، ‌«اردُبیل‌».
در فرهنگ آ نندراج نوشته ی «محمدشاه شا‌د» «اَردَپیل».
درکتاب های ارمن ها، «اُرتفیت» گفته و نوشته شده اند.

فردوسی‌ , «فیروز شاه ساسانی‌» نیای انوشیروان را سازنده و برپا کننده ی این شهر می داند و می گویدکه درآغاز نام این شهر ‌«بادان پیروز» بوده است . یاقوت حوی نیز بر همین باور است و می نویسد: نام نخستینِ اردبیل «فیروزگرد» بوده.

فردوسی :
یکی از شارسان کرد , «پیروزرام»
بفرموده کاو را , نهادند نام
دگرکرد «بادان پیروز» نام
همه جای شادی و آرام و کام
که اکنون خواند همی «اردبیل»
که قیصر بدو داد از داد , میل

‌«حمدالله مستوفی‌» ساختن اردبیل را وابسته به ‌«کیخسرو فرزند سیاوش‌» می داند و نویسنده ناسخ التوارخ می نویسد ودر زمان کیخسرو پیرمردی به نام «اردبیل» این شهر را ساخت و نویسنده کتاب «روضه الصغا‌» برآ ن است که «کیومرس شاه» این شهررا ساخته است.
به هر روی ، آنچه که روشن است ، اردبیل ، از سده ها پیش ازساسانیان نیز برپا بوده و درسازمان های اداری انوشیروان ، استان آذربادگان مرکز شمال ایران بود و مرکز استان آذرآبادگان نیز شهر «اردبیل» که جایگاه سکه زدن زنجیره از پادشاهان ساسانی نیز بوده است.
باستانی بودن ‌«اردبیل» انگیزه ی ساختن افسانه های فراوانی در زمینه نامگذاری آن شده است از آ ن میان نام این شهر را گرفته از نام دو پهلوان ایرانی ‌«اَرد‌َ» و «بیل» در زمان سلیمان پیامبر می دانند و می گویند : هنگامی که سیلاب ، زمین میان ‌«کوه سبلان» و ‌«باغرور» را به گونه ی دریاچه ای درآورد ، این دو پهلوان توانستند آب آن دریاچه را بکنند! و برای ستایش و بزرگداشت آن دو ، شهری را در آ نجا برپا کردند و آ ن را ‌«اَردوبیل» گذاردندکه رفته رفته «اردبیل‌» گفته شد.


picture


ولی آنچه که از دیدگاه زبان شناسی بررسی شده و درست تر و منطقی تر از دیگر نوشته ها و افسانه هاست ، این است که واژه ی اردبیل از دو بخش «اَردَ» و ‌«بیل» پدید آمده است و واژه «ارد» یک واژه ی بسیارکهن است که ریشه ی آن به زبان اوستایی می رسد ودر آن زبان ‌«اَشِ» یا‌ «اَشا‌» بوده . (به معنای نظم و هماهنگی). سپس در زبان پهلوی ساسانی به ‌«اَرتَ‌» یا «اَرِت‌» دگرگون شده است که در کاربرد «درستی و هماهنگی و سامان و ورجاوندی‌» بکارمی رفته و درپارسی امروزی ‌«اَردِ» شده و واژه ی ‌«بیل» یا «ویل‌» در زبان های گوناگون معنای درستی ندارد ولی با نگرش به واژه ی ‌«ویلا‌» درزبان لاتین یا ‌«ویلیج» درزبان انگلیسی و یا «وی‌» درزبان فرانسه، به معنای ‌«خانه روستایی،، )که همه ی این زبان ها در رده ی زبان های «هندواروپایی‌» است )، می توان گفت که ‌«اردبیل‌» برروی هم یعنی «خانه ی سامان یافته ی راستی و ورجاوند‌» یا ‌«جایگاه پاک و ورجاوند.
انگیزه ی آنکه این شهر را ‌«ورجاوند» (مقدس) می خواندند نیز نمایانگر گسترش کیش زرتشت در این بخش ازکشورمان است و برجای مانده های آ تشکده های گوناگون در آنجا این باور را استوارتر می کند. بویژه آنکه پیشوایان زرتشتی (مُغ ها) هر سال یکباردر دشتی نزدیک به اردبیل گرد هم می آمدند و درباره ی کیش زرتشت به گفتگو می پرداختند و به همین انگیزه نام آن دشت را ‌«دشت مُغان» گذاردند. در پایان یادآور می شود که زادگاه «شیخ صفی الدین‌» نیای بزرگ صفویان و همچنین آرامشگاه وی در اردبیل است و به همین انگیزه این شهر در دوران شاهان صفوی به بالاترین تراز آبادانی وگسترش رسید.
ولی در جنگ ایران و روس (سال ١٨٢٨ ترسایی) سردار روس ‌«پَسکویچ‌» کتابحانه ی بزرگ این شهر را غارت کرد و به «پتروگراد» برد و از آن پس این شهر نتوانست گسترش و آبادانی پیشین خود را بدست آورد.


برگرفته از کتاب : در ژرفای واژه ها اثر دکتر ناصر انقطاع
لینک مرجع