تالار میدوری

نسخه کامل: بررسی واژه های « اکنون , اینک»
شما در حال مشاهده نسخه تکمیل نشده می باشید. مشاهده نسخه کامل با قالب بندی مناسب.
بررسی واژه های « اکنون , اینک»
یکی دیگر از لغزش هایی که ما پارسی گویان درگفتار و نوشتارهای خود داریم ، ندانستن جایگاه بکارگیری ‌«اکنون‌» و «اینک‌» است . برای شناخت درست معنای این دو واژه و پرهیز از نابحا بکار بردن آنها، نخست باید بدانیم که معنای واژه ی «اکنون و اینک‌» یکی نیست.
اینک
واژه ی است که به هنگام اشاره به یک چیز یا یک آدم که در نزدیکی ما هستند ، بکار می رود . برای نمونه : اگرکسی بپرسد : «دستبند زرین من کجاست؟‌» و آن دستبند روی زمین و نزدیک پاسخ دهنده و یا پرسنده باشد ، پاسخ می دهد : «اینک!‌» یا «اینک دستبند‌» یعنی «اینه»‌ , «این است»،«ایناهاش»!‌» همین گونه که اشاره به دور را ‌«آنک‌» می گویند و بیشتر بدنبال آن ، واژه ی دیگری جز نام آن چیزی که خواست گوینده است ، گفته نمی شود .
یعنی زمانی که کسی می گوید: «دستبند من کجاست‌»، یا باید گفت: «اینجاست‌» یا باید گفت، ‌«اینک» یا باید گفت «اینک دستبند» و اگردر جای دورتری باشد و شما آن را می بینید ، تنها می باید بگویید: «آنک دستبند».

عنصری می سراید:
گر یقین هرگز ندیدی از گمان آویخته
«اینک» آن فربه سرینس «آنک» آن لاغر میان

خاقانی می گوید:
اکنون برای دادن جان ایستاده ایم
اگر جرمی است «اینک» تیغ و گردن

سعدی می گوید:
گر تیغ می زنی شپر «اینک» وجود من
صلح است از این طرف که تو پیکار میکنی

فردوسی می سراید:
بدو گفت «اینک» سر دشمنت
که او بد سگالیده بُد بر تَنَت

و سرانجام حافظ می گوید :
خوش بسوز از غمش ای شمع که «اینک» من نیز
به همین کار میان بسته و بر خواسته ام
( یعنی : ای شمع با آرامش دل , بسوز که « این من هم» در راه انجام دادن همین کارم )



picture


در نوشته های کهن نیز نمونه هایی داریم که نمایانگر آن است که «اینک‌» معنای
‌«اکنون‌» را نمی دهد:

درچهار مقاله ی عروضی می خوانیم:
«... گفت: مرا مردی می بایدکه غرفات، محلات گرگان را هه شناسد .
بیاوردند وگفتند: اینک .
(آنگاه) ابوعلی دست بر نبض بیمار نهاد..‌»

در «قصص الانبیا‌» می خوانیم:
«... موسا گفت: اینک خدای و خدای موسا و همه ی بنی اسراییل سجده کردند...»

اکنون
واژه ‌ «اکنون» معنای : این زمان. این دَم و حالا، را می دهد.

رودکی می گوید:
چون برگ لاله بودمی و «اکنون»
چون سیب پمرید بر آونگم

فردوسی می سراید :
من «اکنون» شوم سوی خرگاه خویش
یکی بازجویم سر راه خویش

و باز از فردوسی است :
که «اکنون» نداند کسی نام تو
زرفتن بر آید مگر کام تو

و سرانجام از منوچهری دامغانی:
«اکنون» که طبیب آمد و نزدیک به بالینش
بهتر شودش درد و , کمتر شودش زاری

در تاریخ بیهقی آمده است که :
‌«... گفتم این کار را درمان چیست؟ گفت: جز آن نشناسم که تو ‌«اکنون» به نزدیک افشین روی...‌»

درکلیله و دمنه آمده است:
«... اکنون حکم مروت آنست که بردن مرا وجهی اندیشید...‌»


آنچه که انگیزه ی لغزش گویندگان و نویسندگان (و حتا برخی از فرهنگ نامه نویسان) در بکارگیری واژه های «اکنون‌» و ‌«اینک» بجای یکدیگر شده است، نزدیکی معنای این دو به یکدیگر است . در جایی که جانشین واژه های تاز‌ی «الان» و «حالا» درزبان پارسی، واژه ‌ «اکنون‌» است، نه «اینک»‌.



برگرفته از کتاب : در ژرفای واژه ها اثر دکتر ناصر انقطاع
لینک مرجع